فاطمه ابوترابی
چکیده :
یکی از مباحث مهم در ذهن بشر موضوع دین و آزادی است که فلسفهُ لیبرالیسم به عنوان نظام اجتماعی پذیرفته شده است و از آنجا که انسان آزاد آفریده شده است و این مهم به عنوان یک خواست و نیاز در انسان متبلور شده است که محدود به دو چیز است: 1-رعایت حقوق انسان های دیگر، 2-رعایت حقوق جامعه. هیچ انسانی از آزادی بدش نمی آید و آزادی را به عنوان یک هدف در زندگی تلقی می کند. همانگونه که مبین است یکی از اهداف پیامبران آزاد کردن انسان از قیود است و هدف دیگر آن هدایت انسان به سمت آفریدگار که این هدایت جزء از طریق پذیرش دین که همان مجموعهُ قوانین و قواعد و اصول و نیل به سمت آفریدگار میسر نمی شود. حال انسان در مقام انسان بودن و با توجه به ریشهُ آن به معنی نیاز به این آفریدگار نیازمند است. لذا او آفریدگار و محل وصل و آرامش انسان می باشد و با توجه بر همین اساس است که بازگشت همه به سوی اوست. آزادی خواهی بزرگ در آمریکا محدود به این شده است که شراب را از واجبات یک مرد و وسعت نظر را اولین واجبات یک زن بدانند. عدالت به معنی واقعی بر قرار است و امنیت به معنی واقعی آزادی به معنی واقعی است و توحید به حقیقت دین خودش طلوع می کند و دنیا را روشن می کند. آزادی در عقیده و اندیشه و فعل و رفتار از محدودیت بیشتری برخوردار است: در غرب نفی تکلیف و در اسلام مبنای تکلیف. حال در این وادی به مسائل و موضوعات بسیاری برمی خوریم از قبیل تعریف دین و آزادی، روابط دین و آزادی، رابطه انسان و دین، رابطه انسان و آزادی، انواع دین، انواع آزادی، آزادی انسان ساز، فلسفه آزادی در تمدن غرب(لیبرالیسم)، و فسلفه آزادی در تمدن اسلام(مذهب شیعی).
کلیدواژه
دین: در لغت، مشترک بین ایرانی و سامی است که به کیش و وجدان، اکدی، قانون و حق داوری آیین می گویند.
آزادی: آزاد در زبان فارسی غالبأ در مقابل بنده به کار می رود و در لغت نامه دهخدا آمده است آزاد، آن که بنده نباشد. حرّ، زنده، بنده. آزاد به معنی رهایی از قید و آزادی رهایی از هر نوع یا برخی التزامات و قیود است.
آخرین نظرات