بهنوش آجودانی - طلبه سطح 3
چکیده :
با تدبر و تفکر در تاریخ صدر اسلام و بررسی سیره پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) این نکته ثابت می شود که درخشش آفتاب عالم تاب اسلام و گسترش حیرت انگیز آن در قرون اولیه و دوام و بقای تفکر و تمدن اسلام در جهان علی رغم تبلیغات جهانی با وسایل و تجهیزات مدرن و پسامدرن، اولابخاطر حقیقت بودن و فطری بودنش است و در ثانی متاثر از عظمت وبزرگی و بینش سیاسی مدبر و مدیر آورنده این دین و شخصیت ممتاز رسول اکرم بوده است که با استفاده از اهرم های مشخص و اصیل و پیروی از اصول ماندگار و الهی ،قومی متعصب خود خواه و سرسخت را که بویی از تمدن نمی بردند و به فرموده حضرت امیر «گروه که در پست ترین جایگاه بین سنگلاخهای خشن و مارهای ناشنوا زندگی می کردند، آبهای آلوده و لجن می نوشیدند و غذاهای سخت و خشن می خوردند و …» را به بهترین مردم اعصار مبدل ساخت و صاحب تمدن و فرهنگ متعالی نمودند . بدون شک همین سیاست های زیر کانه وی، درراستای ایجاد صلح و آشتی، میان قبایل متخاصم عرب و همزیستی مسالمت آمیز با غیر مسلمانان بوده است . هر چند امروزه پیش از هزار و چهار صد سال، از طلوع این نور رحمت می گذرد، اما بررسی ، در شخصیت و سیره سیاسی بی نظیر حضرت پیامبر ، چشم انداز های تازه و مفید را در برابر مان می گشاید و ما را به نقطه های استراتژیک سیاسی خاص ، در عرصه حکومت داری و رهبری متوجه می سازد .
واژگان کلیدی : سبک ، سبک زندگی ، سیاست، پیامبر اعظم ،آیات ، روایات
مقدمه :
le="text-align: justify;">سیره و زندگی سیاسی اجتماعی پیامبران الهی چنان با تعلمیات و آموزه های دینی شان آمیخته و عجین است که درک درست و شناخت دقیق هر یک از آن ها بدون دیگری ناممکن و یا ناقص است.
حیات دینی و سیاسی محمد بن عبدالله پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) و سلم وضع خاص و شاید منحصر به فرد را پیش می نهد او آخرین پیامبری است که تا اولین پیامبر الهی پیش از خود را تایید می کند و این پیام ازلی دین را تا ابد ندا می دهد که پیوندی از توحید و عدالت مبدا و مقصد حیات آدمی است پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) از آن جهت که رسول خدا و خاتم الانبیاء است و کامل ترین دین را که همه رسولان و سفیران الهی برای به ثمره نشستن آن مبعوث شده اند آورده است . به همین دلیل سمت و سیره ی او برای مسلمان به صورت یگانه قانون برای اداره امور زندگی می باشد
لذا برای همه بشریت و کشورهای جهان مخصوصا دولت های اسلامی و افراد مسلمان لازم است که از این مقتدای نیکو سر مشق و الگو بگیرند و در تحقق سیره ی آن منجی عالم بشریت بکوشند تا جهان از این وضع ملتهب به وضع مطلوب و آرمانی اسلام تغییر یابد .
اصول حاکمیت سیاسی پیامبراسلام(صلی الله علیه وآله وسلم)
نیازهای گوناگون و متعددمی طلبد تا برای برقراری تعادل بین این نیازها حکومت، تشکیل گردد .پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) نیز پس از مبعوث شدن به پیامبری براساس آیات الهی و برای اجرا نمودن قوانین وضع شده از جانب پروردگار درصدد تشکیل حکومت برآمد و در راستای ادامه و تحقق آرمان های اصلی حکومت اسلامی از تمامی امکانات و فرصت ها استفاده نمود و شیوه ای متفاوت از حکمرانان بشری آن دوره برگزید.در این فصل به برخی از این اصول اشاره شده است.
1- امانتداری
امین بودن در میان مردم یکی از مهمترین اصولی می باشد که موجب اعتماد افراد و جامعه به شخص شده و او را در تمام امور فردی و اجتماعی خود امین می دانند و او را معتمد خود دانسته و در حل مشکلات و مسائل خود به او اعتماد کرده و از او یاری می جویند.
امانتداری یکی از صفات برجستۀ پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بود و به قدری ایشان به این صفت شناخته شده بود که وی را محمد امین لقب داده بودند و حتی قبل از بعثت او را به این نام می نامیدند.
سّرموفقیت پیامبران الهی، خصوصاً پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله) امانتداری آنان به نحو اتمّ بود. معنای امین کامل آن است که در معرفت امانت ورعایت دچار اشتباه نشود و آن را مال رسمی خود نپندارد و یا به غضب آن مبادرت نکند و در کیفیت صرف آن از رهنمود مالک اصیل آن تعدّی ننماید. آن رسول رحمت با تمام صداقت و درست کاری اش، باز با قسم لفظ جلاله سخن خود را درباره ی امانت داری و پاک بودن خویش، چنین آغاز می کند:
« أمَا والله إنّی لَأَمینٌ فِی السماءِ أَمینٌ فی الارض… درستکاری و امین بودن من، چیزی نیست که جای شک داشته باشد. قسم به الله که من قبل از آنکه در زمین، به امین مشهور باشم و به این لقب معروف؛ در آسمان به امین، شهرت داشتم و به درستکاری معروف بودم»
برخورداری از این صفت برجسته نیز از جمله صفات و ویژگی های حاکم اسلامی می باشد چرا که اگر حکومت و اداره جامعه را امانتی بدانیم که در دست والیان و زمامداران است، تنها کسانی شایستگی آن را دارند که بیش از همه امانتدار بوده و از هر خیانتی در امانت مبرا باشند.
2- صداقت
صداقت و راستگویی از بدیهی ترین و ابتدائی ترین اصول اخلاقی می باشد. اما در عین حال این اصل اساسی در میان سیاستمداران و حاکمان گاهی کم رنگ شده و غالباً برخی سیاست را با دروغگویی و تزویر و فریب همراه و قرین می دانند. پیامبر اسلام، از آغاز جوانی در میان مردم به درست کاری و راست گویی معروف بوده است. حتی دشمنان آن حضرت، در برابر اخلاق فاضلۀ آن حضرت بی اختیار سر تسلیم فرود می آوردند. راست گویی و صداقت یکی از صفات برجسته ی وی بود. مشرکان تا ده سال پس از دعوت علنی، ا موال -گران قیمت خود را پیش او به عنوان ودیعت گذاشته بودند .در اهمیت و ارزشمندی صداقت کافی است که خداوند خود را متصف به آن ساخته و فرموده است: «و مَن اَصدَقُ من الله حدیثا» و راستگوتر از خدا در سخن کیست؟ و در مرحلة بعد صداقت را از ویژگیهای پیامبران الهی شمرده « و صدق المرسلون ؛ و پیامبران راست می گفتند» در میان پیامبران الهی رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) از عالیترین رتبه صداقت برخوردار بود.
عده ای از زمامداران جهان برای حفظ قدرت و تحکیم پایه های حکومت خویش از دست یازیدن به هیچ وسیله ای از جمله وعده ها و وعیدهای دروغ، استخدام وسیله های نامشروع، استفاده از ناآگاهی مردم و… فروگذار نیستند؛ بر خلاف رهبران الهی که همواره، حتی در سخت ترین و بحرانی ترین شرایط با مردم صادقانه برخورد می کنند و به جای دروغ و تزویر، حقایق را برای آنان شفاف بازگو می کنند. صدق سیاسی، آن است که عملکردها، شعارها، اهداف و جهت گیری فعالان سیاسی، برخاسته از ایمان و الهام گرفته از تعهد و برای کسب رضای الهی باشد و از هرگونه« سیاسی کاری» و دروغ و جعل و تهمت و کتمان حقایق پرهیز شود و استقامت بر سر مواضع حق، دستخوش کشاکش منفعت طلبی و خود محوری نگردد .
3- عدالت
عدالت یکی از چالش انگیز ترین مسائل در حوزه ی حیات اجتماعی انسان است ، دغدغه ی زندگی عادلانه ، همزاد زندگی اجتماعی بشر است . اگر رفتارهای انسانی بر اساس حقوق و حدودی که در نظام تشریع الهی وضع شده ، تنظیم گردد ، عادلانه خواهد بود.
شهید مطهری عدل را چنین معنا نموده اند:رعایت حقوق افراد و عطا کردن به هر ذی حق ، حق او را ؛ و نیز به معنای تساوی و نفی هر گونه تبعیض.
به گفته ی راغب :«وَضعٌ کُلُّ شَیءٍ فِی مَوضعِهِ » « العدلُ یَضَعُ الاُمُورُ مَواضِعَها وَ الجُوُد یُخرِجُها مِن جَهَتِها…؛ دادگری چیزها را به جای خود می نهند و بخشش آن ها را از جای خود بیرون می نماید.»از آنجایی که بر پایی عدالت در واقع اجرای دستور و شرایع الهی می باشد که برای فلاح و رستگاری بشر وضع گردیده است ، عدالت در سبک و سیره ی نبوی از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشدپیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به عنوان خاتم الانبیاء و برترین پیامبر الهی از سوی خداوند متعال مامور شد که عدالت را در جامعه بر پا دارد.
«قُل آمنتُ بِما أَنزَلَ اللهُ مِن کِتابٍ وَ اُمِرتُ لِأَعدِلَ بَینَکُم…؛ ای پیامبر بگو: به هر کتابی که خداوند نازل کرده است ایمان آورده ام و مامور هستم که در میان شما به عدالت رفتار کنم».
پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله) با هدف تکمیل و تقسیم مکارم اخلاقی ، اجرای عدالت را سر لوحه ی رسالت خویش قرار داد و مساوات و برابری و اخوت را محقق ساخت. اما فقط به جنبه ی اخلاقی و نصیحت و دعوت ایمانی بسنده نکرد ، بلکه موجبات کینه ها و حسدها و انتقام جویی ها ، یعنی تبعیضات حقوقی را نیز از بین برد و یکپارچگی اجتماعی را در جامعه ای متوازن به وجود آورد . وی پس از دعوت به توحید و نفی شرک ، مساوات و برابری را در حجة الوداع پیشنهاد کرد.
4- مساوات
از نظر قرآن کریم همه ی انسان ها از یک پدر و مادرند ، هیچ برتری سفید بر سیاه و عرب بر عجم ندارد ، فقیر و ثروتمند در پیشگاه خداوند همه با هم برابرند و ملاک برتری فقط و فقط از منظر قرآن تقوی می باشد. همه ی انسان ها از یک مرد و زن آفریده شده اند سپس به دسته ها و قبیله های گوناگون تقسیم شده اند .تا یکدیگر را بشناسند و ملاک برتری و کمال در نزد خدا چیزی جز تقوای الهی نمی باشد . سیره ی رسول خدا در حکومت نبوی به روشنی گویای اعتقاد و پیروی از این اصل قرآنی می باشد . رسول خدا (صلی الله علیه و آله) پس از فتح مکه و برقراری حاکمیت اسلام در آن سرزمین با ایراد خطبه ای در تایید این مطلب فرمودند:
« أیها الناس اِنَّ رَبِّکُم واحد و أنَّ أباکم واحد ، کُلُّکُم لِآدم و آدم مِن تُراب «أنَّ أَکرَمَکُم عِندَ اللهِ أتقاکُم » و لیس لِعربیّ علی عجمّی فَضلٌ اِلّا بالتَّقوی…؛ ای مردم ؛ آگاه باشید که پروردگارتان یکی است و پدرتان نیز یکی است پس بدانید که نه عربی را بر عجم ، و نه عجمی را بر عرب ، و نه سیاهی را بر سفید و نه سفیدی را بر سیاه برتری نیست ، به جز در تقوا»
اعتقاد راسخ آن حضرت به اصل مساوات و خط بطلان کشیدن بر روی تمام برتری های واهی و پوچ برخاسته از اشراف گری در زمان خویش که غنی را بر فقیر ، آزاد را بر بنده و قبیله ای را بر قبیله دیگر برتری می داد ، مهم ترین عامل بروز دشمنی ها از سوی قریش و اشراف مشرک مکه شد و آنان را به مخالفت با اصلاح گری های رسول خدا به پا داشت.
5- آزادی
آزادی و حریت ، گوهری گرانبها است که همه ی انسان ها از دیر باز به دنبال دست یابی به آن بوده اند . در اسلام ، آزادی هایی مانند آزادی عقیده ، بیان ، قلم و دیگر اقسام آزادی های فردی و اجتماعی وجود دارد. اینکه انسان حق آزادی دارد یعنی اینکه نوعی استقلال به او اعطا شده است. که این باعث می شود که در زمینه های مختلف زندگی اجتماعی ، رشد شخصیتی یابد و باعث تکامل فردی گردد . شهید مطهری در تعریف آزادی آورده است:«آزادی یعنی جلوی راهش را نگیرند ، پیش رویش مانع ایجاد نکنند ، ممکن است یک موجود امنیت داشته باشد ، عوامل رشد ، همه را داشته باشد ، ولی در عین حال جلوی رشدش را بگیرند». بخشی از رسالت حضرت این بود که آزادی را برای انسانها به ارمغان آورد . و برای رهایی انسان از هر نوع قیدو بندی ، تلاش فراوان می نمود. حضرت رسول فرمودند: «کُلُّ أمَتّی مُعافًی إلّا المُجاهِروُنَ»
او هم برای رهایی عقیده و اندیشه از اوهام و خرافات تلاش کرد و هم برای نجات انسان از سیطره ی سلطه جویان و رهایی از چنگ زیاده خواهان کوشش فراوان نمود. آن حضرت برای حفظ آزادی اجتماعی دستور الهی را ابلاغ کرد تا مبادا کسی ، سلطه ی دیگران را بپذیرد:«لا یَتَّخِذَ بَعضُنَا أَربَاباً مِن دُونِ اللهِ… ؛ هیچ یک از ما دیگری را غیر از خداوند به خدایی نگیرد.»سیره و سبک پیامبر اعظم سیره ی حریت است ، شأن او آزاد کردن انسان از غل و زنجیر هاست و جهت گیری تربیتی او به این قصد است که انسان را آزاد از تعلقات غیر الهی تربیت کند و بدین گونه جهت فطری او را ظاهرسازد.
6- شایسته سالاری
سپردن امور مملکت و کشور داری باید در دست کسانی باشد که لیاقت و شایستگی اداره ی کشور را داشته باشند . رعایت اهلیت و صلاحیت برای واگذاری و سپردن مسئولیت ها به افراد ،یکی از اصولی است که با فطرت انسان سازگار است . در این زمینه باید از افرادی استفاده شود که دارای تخصص و تعهد باشند و خود را ملزم به حفظ حدود و مقررات تعیین شده بدانند.
رعایت اصل شایسته سالاری ، به ویژه در سپردن مسئولیت های مهم و کلیدی از اهمیت والایی برخوردار است. گفت و گوی خداوند با حضرت ابراهیم (علیه السلام) از لزوم رعایت شایستگی و اهلیت در واگذاری مسئولیت ها به افراد حکایت می کند.
« اِذِابتلی اِبراهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَاَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنّیِ جاعِلُکَ لِلنَّاسِ اِمَاماً قَالَ وَ مِن ذُرِّیَّتِی قَالَ لَا یَنالُ عَهدِی الظَّالِمیِنَ؛ هنگامی که خداوند ابراهیم را با وسایل گوناگون آزمود و او به خوبی از عهده ی آزمایش برآمد ، خداوند به او فرمود : « من تو را پیشوا و رهبرمردم قرار دادم . ابراهیم گفت آیا از دودمان من نیز چنین خواهند بود؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمی رسد.»
البته ، موثر ترین و بهترین راه پیشگیری از زیان در یک سیستم ، که اغلب ریشه در خطاها و لغزش های انسانی دارد ، واگذاری امور به اهل آن و گماردن افراد مناسب برسر آن کارها می باشد.
این نوع ساختار مطلوب می تواند سیستم تشکیلاتی را در وضعیتی قرار دهد که نیاز به نظارت های هزینه بر را کاهش داده و کمترین آسیب را متوجه آن ساختار و تشکیلات کند. ماهیت اصلی این سیاست اصولی بر مبنای تقدم « سیاست دفع» بر « سیاست رفع» است. به همین علت و به عنوان یک اصل پیش برنده ، قرآن کریم می فرماید:
« اِنَّ الله یَامُرُکُم اَن تُوَدُّوا الاَماناتِ اِلی أَهلِها… ؛ خداوند به شما فرمان داده است که امانت ها را به اهلش واگذار کنید.»
ضرورت سپردن امور به متعهدان و متخصصان از بدیهات نظری مدیریتی می باشد. آشکار است که در امور مملکت داری و سیاست گزاری آسیبی که از ناحیه غیر متعهد و غیر متخصص متوجه حکومت می شود ، کمتر از تهاجم دشمن خارجی نیست ، زیرا در تهاجم بیرونی همه آماده دفاع از مرزهای جغرافیایی و باورهای خود هستند ، اما در مقابل بی تعهدی ها و اعمال مدیریت غیر کارشناسانه چنین آمادگی وجود ندارد بلکه مثل موریانه به جان حکومت افتاده و آن را از پا در می آورد . چه بسا که ممکن است چنین قصدی هم نداشته باشد . اما ناکارآمدی را هیچ ملت و قومی نمی پسندد بلکه همگان طالب و مشتاق کارآمدی حکومت می باشند.
اقدامات سیاسی پیامبر
در ادامه به اقدامات سیاسی پیامبر در دومرحله می پردازیم.اول اقدامات سیاسی پیامبر در مکه ودیگری اقدامات سیاس پیامبر در مدینه.
1- اقدامات سیاسی پیامبر در مکه
در این مدت که پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) به مدت 13 سال در مکه اقامت داشتند ، شالوده های اساسی اخلاقی و اعتقادی است اسلام با پشتوانه عظیم آیات الهی شکل گرفت . در این دوران ، ابتدا پیامبر دعوت خویش را به صورت سری و نهانی آغاز کرد و بعد از آن به دعوت خویشاوندان خویش پرداخت و بعد از آن ، دعوت علنی را آغاز نمود .
رسول اکرم در مکه با زحمات فراوان و قرائت آیه های توحیدی و تأمل برانگیز و سوال و جواب های هشیارگر و بیدار کننده و یادآوری جهان آخرت و آتش جهنم به ساختن عقاید و تحکیم اندیشه های دینی و زدودن رسوبات جاهلیت از قلب و اندیشه ی تازه مسلمانان همت گماشت و با تبلیغی همه جانبه و حیرت آور همگان را به پذیرفتن دین الهی و ترک راه و رسم جاهلی فراخواند.
پیامبر دعوت خود را به طور پنهانی آغاز کرد. پنهانی بودن آغاز دعوت از جوانب مختلف قابل تعمق است. وجه بارز آن این است که پیامبر نمی تواند و نمی خواهد که یک دفعه به آن ساختار قبیله ای نفوذ کند و بر آن هجوم برد نخستین مرحله کار رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در راستای ابلاغ وحی به جهانیان، معرفی خود به عنوان رسول الله و سپس دعوت مردم برای شنیدن آیات الهی و پیروی از آن می باشد. این امر در طی سه سال ادامه یافت و در عین حال در اوج دوران پیامبر اساساً خواسته ای از ایمان آورندگان در مورد کیفیت زندگی نداشت که بار سنگینی بر آنان تحمل کند یا تکلیف فراتر از توان و ظرفیت آنان از آنها بخواهد.
پیامبر رسالت خود را با شعار لا اله الا الله آغاز کرد و ابتدا اساساً کاری به اعتقادات قریش نداشت و تلاش می کرد تا واکنش مخالف آنان را برنینگیزد. در آغاز آنان را به خود واگذاشته بود و در نتیجه،قریش هم با او دشمنی نمی کرند. در این دوره سبک پیامبر دعوت غیر رسمی بود. و این امر گسترش پنهانی و تدریجی اسلام را فراهم کرد .
در این مرحله که سیزده سال به طول انجامید،مسلمانان به برنامه های اداری متین آن حضرت در زمینه های تعلیم و تربیت و بویژه اندیشه ها و افکار،تمکین کرده و به اجرای آنها گردن نهادند.
به علت فشارهایی که قریشان بر دعوت پیامبر وارد می ساختند، پیغمبر اکرم برای دو هجرت برنامه ریزی کرد.یکی از مکه به حبشه و دیگری از مدینه به مکه. علت اصلی مهاجرت به حبشه این بود که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) می خواست یاران او مدتی از آزار و شکنجه قریش در امان بمانند و علت اینکه بعضی از مسلمانان مهاجرت نکردند ، این بود که همه تحت تعقیب نبودند،بلکه آنانی که در طبقات پایین جامعه و فاقد حامی قبیله ای بودند، بیشتر در معرض آزار و اذیت بودند.
از نشانه های تدبیر خردمندانه و مدیریت قوی پیامبر (صلی الله علیه و آله) این بود که خود ایشان، به دلایل زیر در مکه ماند و هجرت را به تأخیر انداخت این بود که:
ملاقات با افرادی که از قسمتهای مختلف عربستان برای زیارت کعبه به مکه می آمدند، و دعوت آنها به آیین حیات بخش اسلام که بیعت بزرگ جمعی از اهالی مدینه در عقبه اولی نمونه آن بود. سازماندهی مهاجرت گروهی از مسلمانان اولیه به کشور حبشه که آن را هجرت اول یا هجرت صغیر نامیده اند. این هجرت سبب رسانیدن ندای اسلام به آفریقا و تشکیل مرکزی در آن قاره گردید که صدای اسلام از آنجا به مناطق دیگر رسید، ضمن آنکه تجربه های زیادی نیز برای مسلمانان به همراه داشت. بنابراین پیامبر، اهداف خود را چه در رسالت و چه در برخورد با قریش محدود می کرد و با آنان مدارای بیش از اندازه ای را در پیش گرفت تا بتوانند به اهداف عالیه الهی برسد. و بعد از هجرت به مدینه با آمدن به مکه و فتح مکه اسلام را به تمام جهانیان رسانید و فتح مبین آشکار گشت.
2- اقدامات سیاسی پیامبردر مدینه
اقدامات سیاسی ایشان در تأسیس یک حکومت متمرکز با سیستم اداری و نظامی منظم و سازمان یافته در عربستان آن روز که مهم ترین عنصر سیاسی آن قبیله بود و مبتنی بر تعصب های قومی و عصبیت های جاهلی بر اعراب بدوی آنجا حاکم بود و به جز قبیله و آداب و رسوم قبیله ای هیچ تشکیلات سیاسی و قانون و ضابطه همگانی وجود نداشت بسیار تازگی داشت.
1- بنای مسجد به عنوان دارالحکومه
اولین اقدام پیامبر (صلی الله علیه و آله) بنای مسجد برای نام و یاد خدا و رفتن به جنگ شیطان درون و طاغوت برون بود که برپاساخت.رسول خدا نمازهای پنج گانه را به همراه صحابه در آن جا برگزار می کرد، در همانجا به اداره امور مسلمانان و جامعه مدینه می پرداخت، به ارسال نیروهای نظامی و پذیرش نمایندگان قبایل اقدام می نمود. قضاوت می کرد و خصومت ها و منازعات بین مردم را حل و فصل می کرد. به تدریج به مرکز علمی و فرهنگی بدل شد و دارالشورای مسلمانان در امور عمومی و جنگ و صلح گردید. پیامبر (صلی الله علیه و آله) مسجد را پایگاهی برای حکومت اسلامی و هدایت و رهبری مردم قرار داد و مسجد پایگاهی بود برای تجمع نیروهای مردمی و مرکز بسیج و سازماندهی و اعزام به جبهه. نخستین زندان دولت اسلامی نیز در گوشه ای از مسجد قرار داشت و غنیمت ها و مالیاتی که جمع آوری می شد نیز در مسجد نگه داری می شد.
2- تنظیم قرارداد سیاسی
مشکل عمده ای که در مدینه وجود داشت ، وجود جنگ های طولانی بین دو طایفه اوس و خزرج بود، لذا اولین اقدام پیامبر تدوین یک قرارداد سیاسی بود و به وسیله این قرارداد، وظایف مسلمانان را در برابر یکدیگر، روابط مسلمانان با پیروان ادیان دیگر و پذیرش رهبری پیامبر از سوی مسلمانان و یهودیان و مشرکان ساکن مدینه، تعیین نمود و سپس این قرارداد را به امضای همه گروه های موجود در مدینه رسانید. این گام بسیار مهمی در ثبات داخلی و تحکیم پایه های حکومت اسلامی بود. درآغاز ورود پیامبر، روی جهاتی بین مسلمانان و یهودیان تفاهم وجود داشت زیرا هردو خداپرست و بت شکن بودند و جامعه یهود تصور می کرد که بر اثر تقویت کلمه اسلام می تواند از حملات مسیحیان روم در امان باشد. و از آن سوی میان آنها و اوسیان و خزرجیان بستگی ها و پیمان های دیرینه ای وجود داشت.از این رو پیامبر قراردادی دایر بر وحدت مهاجر و انصار نوشت و یهودیان مدینه نیز آن را امضا کردند. پیامبر آیین و ثروت آنها را طی شرایطی محترم شمرد و پیامبر با این قرارنامه به اصول آزادی و نظم و عدالت در زندگی احترام گذاشت و با این پیمان یک جبهه متحد در برابر حملات خارج پدید آورده بود.
3- بیعت
پیامبر برای متعهد کردن مردم و حفظ نظام اسلامی و دستورهای آن در جهت ایجاد یک جامعه اسلامی بارها در مراحل سیاسی با مردم بر سر وفاداری به پیامبر و رضایت دادن به دستورهای او از آنها بیعت می گرفت و بیعت گرفتن به منزله عدم تخلف آنها از دستورهای پیامبر بود. سیرة پیامبر نشان می دهد که حکومت پیامبر از مقبولیت مردمی بر خوردار بوده و با پذیرش آنها تشکیل شده که تجلی این پذیرش را می توان در بیعت پیامبر (صلی الله علیه و آله) ، با مردم مدینه دید، که آنان با حمایت از پیامبر (صلی الله علیه و آله) و دعوت آن حضرت برای تأسیس حکومت در مدینه ، به آن فعلیت بخشیدند و در این پیمان که به پیمان عقبه معروف است ، بر جنبه های نظامی، سیاسی و عقیدتی تأکید شده بود و در بخش نظامی آن ، به تعهد اهل یثرب در یاری رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و دفاع از ایشان و اینکه همواره در کنار او بوده و ایشان را تنها نگذراند اشاره شده بود.
4- تحکیم پایه های حکومت اسلامی
بت پرستان و یهود دو خطر عمده ای بودند که نظام نوپای اسلام را تهدید می کردند. پیامبر (صلی الله علیه و آله) از آغاز تشکیل حکومت، با کفار قریش به نبرد پرداخت و با پیروان ادیان آسمانی با انعقاد پیمان هایی، تصمیم به زندگی مسالمت آمیز گرفت، اما آنها در زمان های مختلف دست به توطئه علیه اسلام زدند، لذا ضرورت داشت که طی اقداماتی جزیره العرب به عنوان پایگاه اسلام در اختیار مسلمانان قرار گیرد به همین منظور پیامبر برای پاک سازی کامل عربستان دو اقدام مهم و اساسی انجام دادند. پیامبر با دواقدام پایه های حکومت اسلامی را محکم کردند.یکی اعلان برائت و دیگری اعلان وصیت ایشان بود. در سال نهم هجری در مراسم حج، ضمن اعلام بیزاری خدا و رسول او از مشرکان، به آنان گوشزد شد که در مناسک حج نباید رسوم جاهلی انجام گیرد و از سال آینده حق شرکت در مراسم حج را ندارند. و آن دسته از مشرکان که پیمان خود با پیامبر را نقض کرده اند فقط چهارماه اجازه اقامت در مکه دارند و آنان که به عهد خود وفا کرده اند فقط تا پایان مدت تعهد حق اقامت دارند، به دنبال این اقدام شرک و بت پرستی از عربستان برچیده شد پیامبر هنگام رحلت فرمودند:دو دین در عربستان جمع نمی شود، این سفارش پیامبر به منظور پیش بینی و جلوگیری از فتنه ها و توطئه های یهودیان شکست خورده بود. این وصیت در زمان خلیفه دوم اجرا شد و به این ترتیب شبه جزیره عربستان یک پارچه تحت کنترل حکومت اسلامی درآمد. بنابراین جامعه اسلامی به عنوان یکی از جوامع پرقدرت و با بافت های محکم و استوار اجتماعی ، فرهنگی و عقیدتی و سیاسی که روزی در جزیره العرب طلوع کرد و به زودی نورش سرزمین اروپا و سراسر آسیا را گرفت . و به تنها جامعه ای با ویژگیهای ایده آل و امن که بر پایه های عدالت اجتماعی ، مساوات و برابری پابرجا بود سر برافراشت .
نتیجه
با آگاهی یافتن از وضعیت جامعه صدر اسلام و این که در آن جامعه همه مسلمانان امت واحد را تشکیل داده بودند و هیچ چیز سبب برتری آنها نمی شدند نه سیاه بودن و نه سفید بودن بلکه مهم در علو درجات آنها و میزان تقرب در پیشگاه اقدس الهی و حکومت نبوی و درجه تقوای پرهیزگاری آنها بودند . با درک از جایگاه این چنین جامعه ای و نگریستن به وضعیت درهم و آشفته ی کنونی که نهال های تفرقه در میان مسلمانان جوانه زده و حصارهای آهنین نفاق و دوئیت آنها را از هم متفرق نموده است ، انبوهی از سوال ها را در ذهن قرار می دهد که چرا جامعه ی اسلامی رو به انحطاط است ؟ به یقین می توان گفت یکی از علل عمده مشکلات پیچیده جوامع مسلمانان دوری از سیره و روش پیامبر و نداشتن درک لازم از آن و در صورت فهم نسبی جامه عمل نپوشانیدن به آن است .یکی از آسیب هایی که حکومت اسلامی را تهدید می کند ،عزل ونصب بر اساس روابط ودر نظر نگرفتن شایستگی ها می باشد.در سیاست نبوی،به کار گیری نیروها صرفا بر اساس لیاقت وشایستگی بود و تقدم گرفتن بر دیگران بر غیراین اساس ،نوعی خیانت به خداوند تلقی می گردد.
زمانی که فکر ،اندیشه وباور انسان تغییر کرد ،رفتار وکردار او نیز تغییر خواهد کرد ؛لذا تغییر درمحتوای باطنی انسان ها عاملی سرنوشت ساز به شمار می آید.پیامبر زمانی که تشکیل حکومت دادند ،تشکیلات و سازمان حکومت بر اساس بیعت و مشارکت همگانی وتاییدات الهی شکل گرفت واز استبداد و خود رایی خبری نبود ومشورت درامور جای آنرا گرفت. سیاست نبوی اخلاق محور ومبتنی بر سعادت بود .پیامبر دولت اسلامی خود را محدود به یک سرزمین ویا نژاد خاص ندانست بلکه آنرا جهان شمول دانسته و با ارسال سفیران خویش به سوی پادشاهان کشورهای مختلف به تبلیغ دین اسلام پرداخت.
منابع و مآخذ
1) قرآن کریم
2)احمدی خواه(کوهنانی)،علی، خلق عظیم پیامبر اعظم،چاپ دوم،انتشارات مسجد جمکران، 1391
2) احمدی میانجی،علی،مکاتیب الرسول، ج1 ،چاپ سوم، قم، موسسه فرهنگی دارالحدیث، 1376
3) حرانی،محمدابن شعبه،تحف العقول، مترجم: محمد باقر کمره ای،چاپ نهم، انتشارات کتابچی، 1384
4) راغب اصفهانی، المفردات، چاپ ششم،ذوی القربی، 1388
5) جوادی آملی، عبدا.لله ،مفاتیح الحیاه،چاپ هشتادم، نشراسراء، زمستان 1391
6) سبحانی،جعفر، فروغ ابدیت، چاپ نوزدهم، قم،بوستان کتاب، 1383
7) عاملی، سید جعفر مرتضی،سیره صحیح پیامبر اعظم(ص)،ترجمه: کتاب الصحیح سیره النبی الاعظم، سپهری، محمد ،چاپ اول،ج1،سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1390
8) علیخانی،علی اکبر، و همکاران سیاست نبوی مبانی ، اصول وراهبردها، چاپ اول،پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، 1386
9) فیض الاسلام،علی نقی،شرح وترجمه نهج البلاغه فیض الاسلام،چاپ دوم، 1351
10) 1386
11) لک زایی ، نجف ، سیره پیامبر اعظم در گذر از جامعه جاهلی به جامعه اسلامی ، چاپ دوم ، قم ، بوستان کتاب 1385
12) مطهری، مرتضی،بیست گفتارف چاپ سی ویکم ، تهران صدرا، 1370
13) ____________، عدل الهی ، چاپ سی ویکم ، تهران ، صدرا ، 1371
14) ____________، گفتارهای معنوی ، چاپ ، تهران ، صدرا ، 1367
15) نصیری رضی ، محمد ، تاریخ تحلیلی اسلام ، چاپ نوزدهم ، نهاد نمایندگی مقام رهبری در دانشگاهها 1378
16) ورکیانی ، محمد ابراهیم ، تاریخ اسلام از بعثت نبوی تا حکومت علوی ، چاپ اول ، دفتر نشر معارف، 1382
17) فوزی،یحیی، ،(تاثیر سیره سیاسی پیامبر براندیشه سیاسی در اسلام)، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی زمستان 1386
آخرین نظرات