خدیجه رضائی - زهرا نصرتی - زهرا رضائی - رقیه رزمخواه

چكيده:

روابط پنهاني دختروپسر وآزادي ومعاشرت هاي بي قيد وشرط آنها سبب فساد و بزهكاري هاي اجتماعي وافزايش آمار طلاق وگسستگي خانواده ها مي شود. همان طور كه در كشورهاي غربي اين اتفاق افتاده و نتيجه اي جزء بالا رفتن آمارطلاق وفرزندان نامشروع درپي نداشته است.
چرا كه دختري وپسري كه قبل از ازدواج باهم روابط پنهاني وعاشقانه داشته اند.مطمئناً پس ازازدواج باهمسر حقيقي خود نمي توانند روابط عاطفي وصميمي داشته باشند.
زيرا ازسويي تجربيات گذشته خود را به ياد مي آورند وبامقايسه بين همسر فعلي ودوست قبلي خود لطمه ي بزرگ درهمان اوايل زندگي به آنها وارد خواهد شد وازسوي ديگر اگرهمسرش متوجه ارتباط اودرگذشته با فرد ديگري شود.ممكن است ازدامه زندگي با اوصرفه نظركند.
ازهمين رو بر پدران ومادران لازم است ، كه محيطي گرم وصميمي وبدون اضطراب وتشويشي براي جوانشان به وجود آورند. كه فرزند عشق و محبت واقعي را درخانواده پيدا كند نه دربيرون خانه وارتباط با جنس مخالف آن هم روابطي كه فقط ازروي احساسات و موي وهوس زودگذر وموقتي است.
و سرانجامي جزء بدبختي وبد نامي براي خود وخانواده در پي نخواهد داشت.

واژگان كليدي: روابط.اسلام.تربيت.شخصيت.بزهكاري

ادامه مطلب :

1.مقدمه:

ازمنظراسلام تمام ارتباطها بايد ازاصول وقواعدي پيروي كند تا مهروامضاي شريعت برآن زده شود. چرا كه اسلام ميخواهد .
اولاً: پايه هاي خانواده با اين روابط آسيب جدي نبيند.
ثانياً: ضررها ومفسده هاي اخلاقي براي افراد جامعه به وجود نيايد .
ثالثاً :جامعه سرشار ازكار وفعاليت شود.
پس براين اساس روابط دختر و پسر اگر به معناي ارتباط عاطفي وصميمي وبه قصد لذت باشد قطعاً يكي ازمحرومات است واگرصرورتي ندارد حتي الامكان بايد ازآن جلوگيري شود.
مگردرموارد استثنايي كه عاري ازهرگونه مفسده ومصالح ويژه ازقبيل مباحثات علمي وروابط خانوادگي كه ارتباط اجتماعي راتقويت ميكند كه البته منافع ما دي ومعنوي را هم درپي داشته باشد. مجاز است ومانعي ندارد.
لذا اسلام اصل ارتباط راممنوع نمي داند بلكه روابط راهدفمند وروش مند نموده است.
2.آثارسوء روابط دختر وپسر.
دشمنان اسلام به دليل اينكه اسلام هميشه با منابع نامشروع و نادرست آنها مخالف بوده و با آن مبارزه كرده سرستيز با اين مكتب انسان ساز داشته وازهيچ راهي براي نابودي آن كوتاهي نكردند.
مطرح شدن اسلام به عنوان مكتبي رهايي بخش وعدالت خواه كه ميتواند منشاء پركردن خلع معنوي انسان باشد. استبكار جهاني را سخت خشمگين نموده است.
اما طلوع اسلام كه ازمشرق ايران تجلي يافت آنان را به تلاش و تكاپوي مضاعف واداشت تابا توطئه هاي شيطاني خود،ازجمله انزواي سياسي –اقتصادي انقلاب را ازحركت روبه رشد بازدارند.
اما ازآنجايي كه از همه اين راه ها نا اميد شدند دست به توطئه جديد زدند وتهاجم فرهنگي همه جانبه اي راعليه انقلاب اسلامي ايران شروع كردند ومناسب ترين قشر رابراي نقشه هاي شيطاني خود جوانان ديدند.
هدف آنان ازاين كار نابود كردن فرهنگ اصيل اسلامي وارزش هاي بلند انقلاب وجايگزين نمودن فرهنگ منحط غربي بود.
زيرا با تحقق اين هدف به تمام اهداف شوم خود دست مي يافتند يكي ازاين روش ها روابط دختر وپسر است چرا كه اين روابط باعث كشيده شدن جوانان به فساد و تباهي ودور شدن از ارزش هاي انقلاب ميشود واين همان چيزي كه دشمنان ميخواهند.
لذا دوران جواني كه حدوداً از 16 سالگي شروع ميشود داراي ويژگي هاي خاصي است كه جوانان و خانواده هاي آن ها باید اهميت و نقش حياتي آن را بشناسند. چرا كه يكي از ويژگي هاي خاص اين دوران كه هرجواني بايد به آ‌ن توجه داشته باشد بيدار شدن غرايز جنسي است.
كه جوانان رامتمايل به جنس مخالف ميكند، و اگر به طور صحيح اين غريزه اشباع نشود جوان را به انحطاط وتباهي مي كشاند.
ازهمين رو روابط دختروپسر ممكن است با يك نگاه شهوت انگيز وآلوده شروع شود وبا لبخند وگفتگو تداوم يابد.وزمينه را براي رابطه هاي بعدي فراهم سازد وبه اين صورت زمينه گناه به وجود آيد.
لذا.اسلام روابط نامشروع دختروپسر كه با دوستي آغاز ميشود راممنوع كرده وگفته شده كه هنگام برخورد بانامحرم نقواي الهي پيشه كنيد.چرا كه روابط جنسي غير مشروع كه گاهي به تجاوزات جنسي منجر ميشود.
درابتدا بانگاه شهوت آلوده وصحبت هاي شهوتي آغاز ميشود.وباعث رواج فشحا درجامعه ميشود. ازاين رودراين پژوهش سعي شده است به برخي آثار سوء روابط نامشروع دختر وپسر اشاره شود.
1-2- تباهي شخصيت:
شخصيت هر فرد محبوب ترين پديده درنزد اوست از اين رو غريزه حب ذات كه وديه الهي در وجود انسان است وآدمي را از انحرافات مصون نگه ميدارد. و باعث ميشود در برابر هرعملي كه شخصيت او را تهديد ميكند واكنش نشان دهد.
درمقابل تحقيقر شخصيتش ناراحت شده و احساس پوچي وذلت ودرمقابل تكريم شخصيتش در درون احساس ارزش وعظمت وبزرگي كند وكسي كه دردرون احساس بزرگي وعزت نمايد هيچ گاه آلوده به گناه نمي شود. حتي به گناهان یورش مي برد.
ازاين رو كساني كه براي رسيدن به ارزش هاي زندگي تلاش كنند. شخصيت شایسته به دست مي آورند ودردنيا وآخرت كامروا وخوشبخت خواهند شد.
ولي افرادي كه دردنيا مسامحه كاري ميكنند. وعمرخود را به پوچي وبطالت ميگذارند. وبراي رسيدن به ارزش هاي زندگي تلاشي نميكنند.
شخصيت انساني خود را زير پا ميگذارنند. وسرانجام بد بخت مي شوند.
قرآن كريم مي فرمايد.
«انا جعلنا ما علي الارض زنيه لها لنبلوهم ايهم احسن عملاً »
ماآنچه را روي زمين است زينت آن قرار د اديم تا آن ها را بيازماييم كه كدامشان بهترعمل ميكنند.
لذا اگر جامعه اي ميخواهد سالم باشد وبه تمام آمال وآرزوها وارزش هاي واقعي خود دست يابد بايد نسلي پاك وسالم داشته باشد.
جواناني كه دردرون احساس بزرگي وتكريم كنند. زيرا كسي كه به شخصيت خود احترام ميگذارد. گناه نمي كند. حتي ازنزديك شدن به گناه هم متنفر است.
چرا كه ايمان توحيدي كه اعتفاء راسخ به اصول سازنده شخصيت و كرامت انساني است كه آدمي را از پوچي و بي هدفي حفظ وعظمت وبزرگي انساني را تبيین ميكند.
اما اگر اين گونه نشود و جوانان جامعه اي ، به جاي ساختن شخصيت خود وانجام كارهاي علمي وتحقياتي كه به پيشرفت وآباداني كشورشان كمك ميكند.
به هواپرستي كه يكي ازدام هاي خطرناك شیطانی كه دختران وپسران جوانان راتهديد ميكند گرفتار شوند. ديگرنميتوانند بدي گناهان رادرك كند.
و از سويي بايد توجه داشته باشند كه جهات پسنديده وناپسند آن ها در اين دوره اثر بسيار عميقي درخوش بختي و بدبختي آن ها در تمام عمرشان خواهد داشت.
از اين رو پيامبر اكرم درحديثي مي فرمايند:
«يازارع السيئات انت تعهد شوكها وحسكها»
اي كسي كه بدي ها را كشت ميكني خاروتيغ آن را خودت دروخواهي كرد.
پس با توجه به اين سخن رسول الله ، دختران وپسراني كه درمسير گناه قرا رگيرند خواه نا خواه شخصيت وجودي و آبروي خود را به راحتي به تاراج گذاشته كه به دست آوردن آن گاهي اوقات جبران ناپذير خواهد بود.
گاهي يك هوس وارتباط نا مشروع مانند جرقه اي است كه خرمن وجودي و شخصيت انسان را مي سوزاند و براي هميشه انسان را از سعادت و عزت دنيوي و اخروي باز مي دارد و نتيجه اين سهل انگاري و غفلت را همان طور كه پيامبر اكرم فرمودند: خودش درو خواهد كرد كه داستان زيراين معنا را به خوبي روشن ميسازد.
«تعدادي دختر و پسر كه در يك مجلس جشن تولد در حال رقص و پایكوبي بودند، در باغي در اسدآباد شهريار دستگير شدند. در پي گزارشهاي مردمي به كلانتري مركزي شهريار مبني بر اين كه تعدادي دختر و پسر كه در يك ميهماني مختلط در شهريار درحال رقص و پایكوبي هستند.
مأموران با دريافت حكم قضايي عازم اين محل شدند و اين افراد را دستگير كردند.هم چنين تعداد سي دي مبتذل ازآنها كشف وضبط كردند با تحويل متهمان به شعبه 13 دادگستري شهريار، فردي كه گرداننده اصلي اين مجلس بود به شش ماه حبس وشلاق محكوم شد.
گفتني است برخي ازافراد دستگر شده دانشجويان شهرستاني بودند كه دراين محل حضور پيدا كردند» آري جواناني که اين گونه زندگي و شخصيت خود را به تاراج مي گذارد بداند كه جزء بدنامي وبدبختي براي خود و خانواده اش چيزي در پی نخواهد داشت.
2-2- بزهكاري ومفساد اخلاقي
بسيار اتفاق افتاده كه انسان هاي پست فطرت وغافل كه ازانسانيت بويي نبرده وفقط اسم آن را یدک ميكشند. بر سر راه زنان ودختران جوان قرار گرفته و با نگاههاي عاجزانه طوري وانمود كرده اند كه در كنار هم ميتوانند خوشبخت شوند.
اما اي كاش تمام هدف اين انسان هاي گرگ صفت به همين جا ختم شود.
ولي متأسفانه اين گونه نميشود چرا كه دختران جوان فقط گول ظاهر اين گونه افراد را ميخورند و وارد مرحله اي از زندگي خود مي شوند كه جزء تاريكي وسياه رويي براي خود وخانوادهشان چيزي به بار نمي آورد.
چرا كه بزهكاری و فساد اخلاقي - اجتماعي درجامعه با نگاه شيطاني آغاز ميشود. نگاه هاي بيمارگونه اي كه به ظاهر عشق ومحبت را دربردارد. ولي درباطن ودرپشت اين چشم هايي آلوده شيطاني چيزي جزء هوس نيست.
هوس هايی كه گاهي مانند جرقه، آتش خرمن وجودي آدمي را مي سوزاند وتا ابد انسان راازسعادت وزندگي وعزت ساقط ميكند.
خداوند درقرآن كريم مي فرمايند:
«وقل للمومنات يغضضن من البصا رهن ويحفظن فروجهن »
اي رسول به زنان با ايمان بگو چشم هاي خود را فروگيرندوازنگاه كردن به مردان نامحرم خود داري كنند ودامان خود را حفظ نمايند.»
دراين آيه خداوند به خوبي روشن ميسازد كه نگاه كردن زن ومرد نامحرم به همديگر چقدر ميتواند موثر باشدومنشاء بسياري ازگناهان وروابط نامشروع با يك نگاه ولبخند شروع ميشود. وبا لذت وشهوت كه از تيرهاي مسموم شيطاني است ادامه مي يابد.
امام جعفر صادق (عليه اسلام) مي فرمايند:
«النظر سهم من سهام ابليس مسموم وكم من نظره اوثت حسره طويله .»
نگاه به نامحرم، تيري ازتيرهاي مسموم شيطان است وچه بسا يك نگاهي كه حسرتي طولاني برجاي گذارد.
آري گاهي يك گناه باعث فروپاشي خانواده ميشود.وآبروي يك عمر را برباد مي دهد. اما افسوس كه شيطان فريبكار است ووعده هاي بي اساس ميدهد.
وكارها را به گونه اي ديگر آراسته ميكند. كه انسان اين نقشه هاي پيچيده راسطحي وساده مي بينند وبه راحتي گول ميخورد وسعادت وعزت دنيا وآخرت خود را از دست ميدهد.
كه داستان زير اين معنا را به خوبي روشن مي سازد.
«روزنامه اطلاعات داستان زندگی را كه براي هوس بي ارزش متلاشي شده است چنين نقل ميكند.
چند سال پيش دريكي ازييلاقات اطراف تهران با جوان خوش سيمايي آشنا شدم رفتار وادب اوكاملاً مورد توجه ام قرار گرفت تا حدي كه پس ازمدتي آشنايي ،وقتي ازمن تقاضاي ازدواج كرد پذيرفتم ،يك سال بعد از ازدواج داراي فرزند شدم وخود را دراوج خوش بختي مي ديدم.
تا اين كه روزي با همسرم به مجلس مهماني دعوت شدم،ميزبان ازمن خواست تا با اوبرقصم. چون ميدانستم شوهرم روي اين موضوع حساسيت دارد،خواستم تقاضاي ميزبان را رد كنم ولي سكوت شوهرم اين گمان را برايم پيش آورد كه چون ميزبان از من تقاضا نموده ،او به اين امر راضي است ،ولي بعداز اين كه رقص تمام شد.ازآن رو به بعد برخورد شوهرم با من فرق كرده وديگر نتوانست مراتحمل كند. وطلاقم را داد.
اگرميدانستم يك رقص تا اين حد درسرنوشت من موثر خواهد بود. هرگز به مجلس مهماني نمي رفتم وهوس رقصيدن نميكردم».

3-2 ازدواج هاي احساسي وخياباني
دوستي وروابط در دوره نوجواني وجواني ازاهميت ويژه اي برخوردار است چرا كه بي ترديد ايام نوجواني وجواني زمان بيداري غرايز وهيجانات وگرايش به جنس مخالف است.
دراين ايام شوق جنسي واحساسات بر روان جوان سايه مي افكند وتمام حالات اورا تحت تأثير قرار ميدهد.ازاين رو ممكن است روابط پنهاني وغير عادي ودوستي هاي خياباني ميان پسرودختر به دور ازهرگونه شناخت كافي وبه صورت تخيلات وروياهاي غير واقعي صورت بگيرد.
چرا كه دختران وپسراني كه به منظور جذب جنس مخالف وبا هدف دوست يابي درخيابان واماكن عمومي پرسه مي زنند بدون آنكه به روشني بدانند به دنبال چه هستند. ازاين رو خود را دراضطراب وفشار هاي بي اساس نگه مي دارند.وبا ايجاد تشويق هاي روحي ورواني آرامش را ازخود سلب ميكنند وهيچ گاه طعم شيرين آرامش رضايت را درزندگي خانوادگي خود نمي چشند لذا اسلام اين نوع روابط رانهي ميكند.
البته نه به خاطر آنكه زنان ودختران را ازحضور در جامعه طرد كند، بلكه اسلام حفظ حريم وعفت وروابط سالم را مورد تأكيد قرار ميدهد.
تاآن جا كه قرآن كريم درسوره قصص نمونه اي از روابط صحيح وسالم را بيان ميكندومي فرمايد:
«ولما ورد ماء مدين وجد عليه امه من الناس يسقون ووجد من دونهم امراتين تذودان قال ما خطبكما قالتا نسقي حني يصد والرعاء و ابونا شيخ كبير. 23.
فسقي لهما ثم تولي الي الظل فقال رب اني لما انزلت الي من خير فقير.24
فجاء ته راحد لهما تمشي علي استحهياء قالت ان ابي يدعوك ليجزيك اجرما سقیت لنا.فلما جاءه وقص عليه القصص قال لاتخف نجوت من القوم الظالمين .25
وهنگامي كه به چاه مدين رسيده گروهي ازمردم رادرآنجا ديد كه چهارپايان خود را سيراب ميكنند ودركنار آنان دوزن را ديد كه مراقب گوسفندان خويشند (وبه چاه نزديك نمي شوند) موسي به آن دوگفت كارشما چيست؟ (چرا گوسفندان خود را آب نميدهيد) گفتند ما آن ها را آب نميدهيم تا چوپان ها همگي خارج شوند پدر ما پيرمرد كهن سالي است (اوقادر براين كارنيست) .23
موسي براي (گوسفندان) آن دوآب كشيد. سپس روبه سايه آورد وعرض كرد:
«پروردگارا هرچيزنيكي برمن فرستي به آن نيازمندم.24
ناگهان يكي ازآن دوزن به سراغ اوآمد درحالي كه با حيا گام برميداشت گفت، «پدرم ازتودعوت ميكند تا مزد آب دادن به گوسفندان را كه براي ما انجام دادي به تو بپردازد) هنگامي كه موسي نزد او(شعيب) آمد وسرگذشت خود را شرح داد گفت نترس ازقوم ظالم نجات يافتي»
ازهيمن رواين آيه ميتواند الگوي شايسه براي دختران وپسران وزنان ومردان باشد كه درعين تعامل و برخورد با هم مي توانند حيا وعفت خود را حفظ كنند.
لذا بايد توجه داشته باشيم كه درجامعه كنوني وآن هم با انواع مشكلات اجتماعي افراد زيادي هستند كه می خواهند از راه دوستي وارتباطات نامشروع پوششي برمشكلات جنسی خود بگذارند.
وبا افراد واشخاصي طرح دوستي مي ريزند وبراي آنكه دختران جوان را رام خواسته هاي خود كنند. به آنها پيشنهاد ازدواج ميدهند.
ولي با مرور زمان هنگامي كه به هدف وخواسته هاي نا مشروع خود دست يافتند همه چيز را انكار ميكنند. غافل ازآن كه طرف مقابل به گفته ي آن ها دل بسته وبايد يك تجربه سخت را متحمل شود.
از اين روست كه پيامبر اكرم (ص) مي فرمايند.
«باعدوايين انفاس الرجال والنساء فاته اذاكانت المعانيه واللقاء كان الداء الذي لا دواء له»
بين مردان وزنان نامحرم جدايي ايجاد كنيد] تاباهم برخورد وتماس نداشته باشند[ زيرا هنگامي كه آنان رو درروي يكديگر قرار گرفتند وباهم رفت وآمد داشتند،جامعه به دردي مبتلا خواهد شد كه درمان نخواهد داشت».
مگر ميشود دختروپسر باهم روابط پنهاني د اشته باشند وتحريك نشودوبتوانند حيا وپاكدامني خود را حفظ كنند.
داستان زير كه عاقبت روابط نامشروع است به خوبي اين موضوع را روشن مي سازد.
«بازپرس شعبه 5 بازپرسي دادسراي ويژه امورجنايي ازكشف يك خانه فساد كه توسط و جوان داير شده بود خبر داد. وبه خانواده تهراني هشدار داد كه مواظب روابط دختران وخودبيرون ازمنزل باشند.
d افزود: دختر دانش آموز17 ساله اي دوهفته پيش هنگامي كه ازمدرسه خارج مي شود بين خيابان ظفر ومير داماد بايك جوان آشنا شده وطرح دوستي مي ريزند در قرار بعدي پسر جوان ،پسر خاله خود را به همراه آورده وبا دوست اين دانش آموز 17 ساله آشنا ميكند.
وبعد طي يك برنامه ازپيش تعيين شده بين آنها اختلاف انداخته ودانش آموز 17 ساله را سوار اتومبيلش ميكند وبا دادن آب ميوه بيهوش ميكند.
بازپرس شعبه 8 دادسري جنايي ادامه داد: اين دخترهنگامي كه به هوش مي آيد كه در يك منزل ويلايي درشهرك غرب بوده وبه مدت دوهفته مورد سوء استفاده قرار گرفته وپس ازآن توسط همان جوان ازمنزل خارج شده ودرحوالي خيابان سيد ظفر توسط پليس دستگير ميشود».
4-4 افزايش آمار طلاق
اغلب دختران وپسراني كه با هم روابط پنهاني ونامشروع دارند وازاين طريق به نيازهاي رواني وجسماني خود پاسخ ميدهند. تجربه نشان داده است كه با هم ازدواج نمي كنند وپس ازمدتي دوستي از هم جدا ميشوند وبا فرد ديگري ازدواج ميكنند.
واين ضربه اي سنگين براي هردوطر ف والبته خيانتي است به همسر آينده شان چرا كه سرمايه روحي وجسماني كه بايد صرف همسر حقيقي خود كنند. براي فرد دگيري كه از سرتفنن وسرگرمي با او دوست شده هزينه كرده وازسوي ديگر اگر همسر حقيقشان درآينده متوجه اين موضوع شود، ممكن است كانون گرم خانواده درمعرض تهديد قرار گيرد.
ازهمين روقرآن كريم مي فرمايد:
«الیوم احل لكم الطيبت وطعام الدين اوتواالكتب حل الكم وطعامكم حل لهم والمحصنت من المومنت والمحصنت من الذين اوتوا الكتب من قبلكم اذاء اتيتموهن اجور هن محصنين غير مسافحين ولامتخذي اخدان ومن يكفر بالايمان فقد حبط عمله وهوفي الاخره من الخسرين.
امروزه چيزهاي پاكيزه براي شما حلال شده وهمچنين طعام اهل كتاب براي شما حلال است وطعام شما براي آنها حلال ونيز زنان پاكدامن ازمسلمانان وزنان پاكدامن ازاهل كتاب ، هنگامي كه مهر آن ها را بپردازيد وپاكدامن باشيد.نه زنا كار ونه دوست پنهاني ونامشروع گیريد.
وكسي كه انكا ركند آنچه را بايد به آن ايمان بياورد،اعمال اوتباه ميگردد.ودرسراي ديگر اززيانكاران خواهدبود».
لذا مي بينیم كه اسلام روابط پنهاني را جايز نميداند.
چرا كه مسلم است ازدواج هايي كه دختروپسر بدون هيچ شناخت وپيشينه قبلی و فقط از روي احساسات آن هم درمحيطي بيرون ازخانه وخانواده ودردانشگاه وخيابان صورت ميگيرد.با گذشت مدتي كوتاه از زندگيشان متوجه مي شوند كه با همسر ايده آل خود وكسي كه تصورش را داشتند.
ازدواج نكرده و اين گونه زندگي ها دوامي نخواهد داشت.
وبعد ازمدت كوتاهي منجر به طلاق ميشود. درهر حال آنچه مسلم است ازدواج درفرهنگ ايراني – اسلامي چیزي نيست كه دراثر عشق هاي سطحي واحساسات زودگذر دوامي داشته باشد وصورت بگيرد چرا كه اين گونه ازدواجها خود به خود طلاق وگست زناشويي را دربردارد.
دركشورهاي غربي هم اين گونه راهها بارها تجربه شده وچيزي جزء افزايش آمار طلاق وفرزندان نامشروع درپي نداشته.
ازاين رو حضرت علي (ع) دراين باره مي فرمايند :
« لاتزال هذه الامه بخير ما لم يلبسوا ملابس العجم ويطعموا اطعمه العجم فان فعلوا ذلك ضربهم الله بالذل.
پيوسته امت مسلمان به راه خير قدم مي نهند،تازماني كه ازفرهنگ وآداب ورسوم ازكافران تقليد نكنند. واگردرآداب ازبيگانگان پيروي كردند خداوند قادر آنان را ذليل ميگرداند.
ازهمين رو لازم است كه علاوه برفرهنگ سازي درباره ازدواج آموزشهايي براي جلوگيري از ازدواج هايي كه فقط از روي احساسات است وتعقل وشناختي درآن نيست به عمل آيد.
5-2 آفت تحصيل:
روابط بين دختروپسر سبب ميشود دوطرف دائماً فكر خود را صرف ديدارها وملاقاتهاي حضوري وتلفني كنند. واين بزرگ ترين مانع رشد علم ودانش است. زيرا تحصيل دانش نيازمند تمركز فكري وروحي است.
اضطراب ودل مشغولي كه دراثراين گونه روابط به وجود مي آيد انرژي و وقت زيادي را از جوان خواهد گرفت.
لذا تجربه نشان داده جواناني كه با جنس مخالف رابطه دارند به علت افكار پريشان اشتياق ولذت مطالعه وتحصيل علم ودانش را ازدست ميدهند وازطرف ديگر با شكل گيري روابط عاطفي به تدريج زمينه وابستگي وعلاقه به يكديگر بيشتر مي شود.
به گونه اي كه سبب مي شود. كه جوان تمام فكر خود را صرف اموري كند كه هيچ سودي براي اوندارد. حتي ممكن است ازحضوردركلاس درس باز بماندواگر هم حاضر شود تمام فكر وحواسش درنزد طرف مقابل است.
از اين روجوانان بايد قدر دوران جوانيشان رابدانند ودرست ومفيد از آن استفاده كنند.
امام جعفر صادق(ع) ميفرمايند:
«لست احب ان اري الشباب منكم الانماد يافي حالين اما عالما اومتعلما فان لم يفعل فرط فان فرط ضيغ فان ضيغ اثم وان اتم سكن النار والذي بعث محمداًبالحق .
دوست ندارم جوان شما را دردو حالت ببينم. دانشمند يا دانشجو زيرا گر جواني چنين نباشد كوتاهي كرده وچون كوتاهي كند تباه ساخته وچون تباه ساخت گناه كرده وچون گناه كند سوگندبه آنكه محمد را به حق برانگيخت در دوزخ جاي ميگيرد».
ازاين حديث گوهر باردرمي يابيم كه جواني ارزشمندترين چيزي است كه از آن بازخواست مي شود والبته نعمتي است بزرگ وگوهر باز،كه اگر موردعظت قرار گيرد جزء افسوس وحسرت براي آدمي دربرنخواهد داشت.
نقل است كه حضرت عيسي با اصحاب خاص خود درحال سياحت بود که گذارشان به شهري،افتاد ودر نزديكي شهر دفينه اي را يافتند.
اصحاب ازحضرت خواستند اجازه دهد گنج را جمع آوري كنند تا بيهوده ازبين نرود.
حضرت فرمود:نزد اين گنج باشيد تا من داخل شهر شوم وگنجي را كه مي شناسم به دست آورم. عيسي (ع) وارد شهر شد، به مخروبه ای رسيد كه پير زني داخل آن بود ،ازاواجازه خواست كه شب را درآن جا استراحت كند واز او پرسيد: آيا كسي راداري؟ پير زن پاسخ داد آري پسري دارم كه روزها دربيابان خار ميكند واز دست رنج او استفاده مي كنيم.
شبانگاه كه پسر جوان آمد: مادرش به او گفت: به گمانم امشب مهماني ارجمند داريم فرصت را غنيمت شمار وازمحضراواستفاده كن جوان نزد حضرت آمد .
گفتگوهايي بين آن دوصورت گرفت. آن حضرت ازوضع ايشان پرسيد وجوان پاسخ داد. حضرت دريافت كه جوان هشياروبافراست است،گرچه دردل مشكلی نيز دارد.
زيرا عاشق دختر پادشاه شده بود.ولي با اين وضعيت اقتصادي واجتماعي امكان ازدواج برايش فراهم نبود.
حضرت فرمود: اگربخواهي ميتوانيم وسايل ازدواج تورا فراهم آورم بالاخره جوان پس ازمشورت با مادر پذيرفت حضرت فرمود:فردا نزد پادشاه برودخترش را خواستگاري كن هرچه خواست بيا ازمن بگير.
صبح گاه روز بعد جوان وارد قصرد شد با نزديكان پادشاه درخواست خود را مطرح كرد وقتي پادشاه ازخواسته جوان آگاه شد،براي آن كه اورا رد كند،سنگ بزرگي جلويش پايش گذاشت.
وبه اوگفت كه با يد فلان مقدار جواهرات برايم بياوري!
جوان خدمت حضرت عيسي (ع) رسيد ماجرا رابراي آن حضرت بازگو كرد حضرت اورا به خرابه اي برد كه سنگريزه ها ي فراواني داشت، دعايي كرد وازخداوند خواست سنگريزه ها به جواهرات تبديل وچنين شد.
جوان خار كن مقدار جواهرات مورد درخواست پادشاه را برداشت وپيش اوبرد،پادشاه درشگفت ماند وبراي مرتبه دوم درخواست خود راتكرار كرد وجوان به سراغ آن حضرت آمد وبازهمان قضيه تكرار شد.
پادشاه ازجوان حقيقت را جويا شد جوان داستان عاشقي خود وبازگو كردن آن براي مهمان خويش را مطرح كرد پادشاه فهميد كه اوحضرت عيسي(ع) است به جوان گفت بروهمن ميهمان را بياور تابين توودخترم عقدكند.
مراسم عقد وعروسي انجام شد اما دوسه روزي نگذشت كه پادشاه ازدنيا رفت وچون وارثي جزء آن دختر نداشت پادشاهي به جوان تازه داماد رسيد.
حضرت عيسي براي خداحافظي نزد پادشاه جديد آمد جوان ازحضرت پرسيد : اي حكيم ازشما پرسشي دارم كه اگرپاسخ آن راندهي ،اين همه نعمت كه به وسيله شما برايم فراهم آمده ،ناگوار وتلخ خواهد شد.
حضرت فرمود:بپرس ،جوان عرض كرد: دراين انديشه ام كه شما با چنين نيروي خارق العاده چرا نسبت به خود هيچ كاري نميكنيد وبا اين سرو وضع زندگي ميكني؟
حضرت فرمود:كسي كه معرفت به خداوندونعمت جاويدان اوداشته باشد هيچ گاه دل وآرزو به دنيا نمي بندد. مقام قرب خداوندي لذت هاي روحي فراواني دا رد كه با لذت تاج وتخت وسلطنت قابل قياس نيست واز اين گونه امور براي جوان گفت.
جوان گفت: پرسش ديگري دارم چرا آنچه با ارزش بود براي خود خواستي ومن را به اين امور پست مبتلا كردي؟ حضرت فرمود ميخواستم عقل وفهم تورا بسنجم درضمن اگراين مقام را واگذاري به درجات والاتر خواهي رسيد.از این حدیث گوهر بار در می یابیم که جوانی نعمت بزرگ و گوهر باری است . که انسان اگر بخواهد می تواند با آن به درجات و مقام های عالیه برسد و اگر مورد عفلت قرار گیرد جزء افسوس و حسرت برای آدمی در پی نخواهد داشت .
3.راهكار عملي: براي مصون ماندن جوانان ازآثارسوء روابط نامشروع
جوان يك نهال نوپا وبالنده وبا قلبي سراسر صدق وصفا ومحبت است چرا كه هنوز به دنيا ومافيهاي درون آن آلوده نشده والبته براي محفوظ ماندن ازآلودگيهاي دنيوي نيازهايي دارد كه بايد بخشي ازآن درخانواده وتوسط والدين آن هم با شناخت وآگاهي كامل تأمين گردد.
وبخشي ديگر ازآن توسط مسئولين. زيرا كشور ما ازجمله كشورهايي است كه درصد بالايي ازآن را نسل جوان تشكيل ميدهد. نسلي كه با هوشياري وآگاهي وبصيرت قطعاً سعادت دنياوآخرت خود را تضمين خواهد كرد.
ازهيمن رو دراين قسمت از كارتحقيقي سعي برآن است كه براي مصون ماندن جوانان ازخطراتي كه درجامعه آنها راتهديد ميكند. كه درمطالب قبلي ارائه شده راهكارهايي برای جلوگیری از این مشکلات داده شود.
1-3-محبت ورزيدن به فرزندان
آدمي تشنه محبت است وآن را دوست دارد.وازطرفي هركسي كه خود را دوست دارد.ميخواهد كه مورد محبت ديگران واقع شود وبايد گفت كه محبت مجموعه اي ازبايد ونبايدهايي است كه خانواده بايدنسبت به فرزندان خودبه اجرا درآورد. و والدين بايد آگاهي داشته باشند كه چگونه پاسخ گوي اين نياز فرزندانشان باشند چرا كه محبت عامل بسيار مهم درسلامتي روحي ورواني و اعتدال در فرزندان به خصوص جوان خانواده است. رشد شخصيت وفضايل اخلاقي ومعنوي وعواطف آنها تا اندازه اي به محبت بستگي دارد .
والبته يكي ازنكات مهمي كه والدين بايد به ان توجه كنند آن است كه تنها به محبت دروني اكتفا نكنند.
بلكه محبت را ا براز كنند زيرا وقتي اظهارشود فرزندان ازآن آگاه ميشوندومفید خواهد بود.
پيامبرخواهي مي فرمايند:
«اذانظر الوالدالي ولده فسره كان للوالد عتق نسمه
پدري كه با چشم مهر ومحبت به فرزند خود مينگرد وبا نگاه گرم وپرعطوفت خویش اورا شاد ومسرور مي نمايد،خداوند به آن پدر درمقابل اين عمل ،اجر يك بنده آزاد كردن خواهد داد».
ازسوي ديگر والدين بايد ازكاركردن زياد دربيرون ازمنزل خودداري كنند وكمي ازوقت خود را دراختيار فرزندان خود بگذارند وبه حرفها ي آن ها گوش دهند.
با فرزندان رابطه اي صميمانه برقرار كنند تا فرزندان بتوانند حرفهاي خود را راحت وبدون هيچ اضطراب ونگراني بيان نمايند.
ازاين روامام جعفر صادق (ع) مي فرمايند:
«هل الدين الااحب»
آيا حقيقت دين جزء محبت ودوستي چيز ديگري است ؟
اما اگروالدين هنگامي كه ازمحل كار به منزل برميگردند.بدون هيچ توجه واحساسي نسبت به فرزندانشان به كارهاي عقب افتاده خود مشغول شوند.
فرزندان اين تصور را مي كنند. كه پدرمادر ،آنها را دوست ندارند ازهمين رو فرزند براي يافتن محبت به بيرون ازمنزل ومحيط خانواده پناه مي برد.
وبا دوستان نابابي كه هيچ گاه خير خواه اونيستند خود را به چاهي مي اندازد كه بالا آوردن آن با هيچ طنابي امكان پذيرنيست.
اين گونه والدين تمام باورشان آن است كه سعي كنند تاباكار زياد در خارج ازمنزل راحتي فرزندانشان را به دست آورند ولي غافل ازآنند كه جوان وفرزندبيشتر ازهمه محبت وعشق والدين را ميخواهد.
در صورتی که سیره رسول خدا اين گونه بوده «وكان النبي صلي اله عليه وآله اذا اصبح مسح علي روس ولده » روش رسول اكرم (ص) درخانواده اين بودكه همه روزه صبح دست محبت به سرفرزندان خود مي كشيد».
پس ارتباط با انسان ها به خصوصي فرزندان وجوانان بايد بازبان محبت ودوستي باشدوباخشونت وبي محبتي نمي توان كسي را تربيت وراهنمايي كرد.
2-3- حل مشكلات بيكاري جوانان
مشكل بيكاري درجامعه ما ازمهم ترين عوامل اقتصادي كشور محسوب مي شود به طوري كه هم اكنون نرخ بيكاري دربسياري ازدانشجويان تحصيل كرده دانشگاهي بسيار زياد است.
تورم دركشور بالاست. واگردرگذشته فقط يك نفر نان آور خانواده بود امروز زن ومرد بايد دربيرون كاركنند تا بتوانند زندگي خود را تا حدي اداره كنند والبته تا زماني كه مشكل بيكاري جوانان حل نشود. فساد وفحشا درجامعه ريشه كن نخواهد شد.
اما اگر اين مشكل حل شود بسياري از مشكلات جوانان ازجمله ازدواج حل ميشود.
از همین رو دراين زمينه والدين بايد درانتخاب شغل مناسب فرزندان وجوانان خود را حمايت وياري كنند واين در رديف حق فرزندان به حساب مي آيد.
چرا كه رسول خدا مي فرمايند.
«يا علي حق الولد علي والده ان يحسن اسمه ادبه ويضعه موصعا صالحا»
رسول خدا(ص) به علي(ع) فرمورد حق فرزند به پدرش اين است كه براي او اسم خوب انتخاب كند،خوب تربيتش كند ودركار شايسته اي مستقرش سازد».
واما مسئولين كشور هم بايد قدر جوانان كه سرمايه هاي كشورهستند را بدانند.
وبا ايجاد كارو اشغال كه بزرگترين دغدغه ي آن هامحسوب ميشود. ازمشكلاتشان تاحدي بكاهند.

3-3-كم كردن سطح توقعات
يكي از دلايل تاخير درامورازدواج جوانان مشكلات اقتصادي است وقتي با جوانان صبحت ميكنيم كه چرا تمايلي به ازدواج ندارند اكثر آن ها برخوردار نبودن ازشغل ومسكن وتهيه لوازم ضروري زندگي را مطرح ميكنند ودراين بين خانواده دختر مشكل تهيه جهيزيه را سر بزرگي براي ازدواج ميدانند
ازطرف ديگر بسياري ازهزينه هاي كه در زندگي صرف جشن وعقد وعروسي ويا تهيه جهيزيه مي شود. ضرورتي ندارد.
وامكان حذف وياكم كردن آن وجود دارد.
اگردرجامعه ساده زيستي وامكان استفاده ازحداقل امكانات ارزش شود. بسياري ازمشكلات جوانان حل مي شوند وامكان ازدواج براي اكثر جوانان عملي خواهد شد.
ازاين رو پيامبر درحديثي مي فرمايند.
«اصبحن وجهاً واقلهن مهرا
بهترين زنان كساني هستند كه داراي زيبايي بود ه ومهريه آنان ازهمه كمتراست».
لذا ازديدگاه پيامبر خوش بختي به مهريه زياد ومال وثروت نيست. وجوانان نبايد اين گونه امور را مبناي زندگي خود قرا ردهند.
البته بايد درجامعه فرهنگ سازي صحيحي نسبت به اين گونه موضوعات صورت گيرد.
وگرنه سطح توقعات جوانان روز به ر وز بيشتر خواهد شد ونتيجه اي جزء فرار جوانان از ازدواج نخواهد داشت.

نتيجه :
انسان موجودي اجتماعي است .وبدون ارتباط با ديگران نميتواند زندگي كند. زيرا ارتباط با همنوع براي آدمي ضرورت دارد.
چرا كه دراين روابط به بسياري ازهدفهاي ازپيش تعيين شده خود ميرسد .
وازطرفي اطلاعات زيادي راهم كسب ميكند. اما درارتباط با جنس مخالف اين گونه نيست .وآنچه دراين نوع روابط مبادله مي شود.
عشق ومحبت است كه به تدريج به وابستگي بين دو طرف تبديل مي شود. واين گونه ارتباطات چون پنهاني وبدون آگاهي خانو اده ها صورت ميگيرد.
تعقل ومنطق درآن جايگاهي ندارد. وفقط احساسات وهيجان درآن دخيل است.
لذا دراين گونه ارتباطها آنچه كه مورد ضرر وخسارت قرار ميگيرد. فقط مال وسرمايه نيست كه قابل جبران باشد. بلكه آبرو حيثيت دوطرف وخانواده هاي آنان است كه اگر از بين رود هرگز جبران نخواهد شد. وخانواده كه ركن اصلي ومهم جامعه است گسسته خواهد شد.
بنابراين ازديدگاه اسلام. ارتباط ودوستي با جنس مخالف چون يك ارتباط ناسالم است. مردود شناخته شده . پس نتيجه اي كه ميتوان گرفت : آن است كه ازديدگاه اسلام نوع مقابله ومواجهه با غريزه جنسي ،دوستي با جنس مخالف آن هم به صورت پنهاني نيست بلكه فقط وفقط ازدواج ونكاح مشروع است.

منابع :
1- قرآن کریم
2- مجلسی ، محمد باقر ، « بحار الانوار » ، مترجم : محمد باقر کمره ای ، ناشر ، اسلامیه .
3- اکبری ، محمود ، « برای ریحانه » م، چ . بیست و چهارم ، انتشارات ، گلستان ادب ، تابستان 1386 .
4- حسینی زاده ، سید علی ، دکتر حاجی ده آبادی ، محمد علی ، « بررسی مسائل تربیتی جوانان در روایات » ، چاپ سوم ، ناشران ، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و سازمان فرهنگی – هنری تهران ، تابستان 86 .
5- محمدی نیا ، اسدالله ، « بهشت جوانان » ، چاپ بیست و هشتم ، ناشر : سبط اکبر (علیه السلام) ، پاییز 1388 .
6- محمدی نیا ، اسدالله ، « پاسخ به پرسش های جوانان » ، چ ، چهارم . ناشر ، سبط اکبر (علیه السلام) ، پاییز 1386 .
7- فلسفی ، محمد تقی ، « جوانان از نظر عقل و احساسات » ، چ ، چهارم .
8- سهراب پور ، همت ، « جوان در طوفان غرایز » ، چ ، سوم ، انتشارات : دفتر تبلیغات اسلامی ، قم ، ناشر : موسسه بوستان کتاب .
9- استادان طرح جامع آموزش خانواده ، « جوانان و تشکیل خانواده » ، چ : دهم ، زمستان 1380.
10- کریمی نیا ، محمد علی ، « دنیای جوانان ، چ : دوم ، ناشر : کوثر . ادب ، زمستان 1383 .
11- احمدی ، محمد رضا ، باهمکاری جمعی از محققان ، « روابط پسر و دختر » چ ، ششم ، ناشر ، دفتر نشر معارف ، پاییز 1387 .
12- محمدی نیا ، اسدالله ، « شکار جوانان » ، چ ، پنجم ، ناشر : سبط اکبر (علیه السلام) ، پاییز 1386 .
13- نوری طبرسی ، حسین ، « مستردک الوسایل و مستنبط المسائل » ، قم ، آل البیت ، 1408 هـ ق .
14- مترجم ، عابدینی مطلق ، کاظم ، « نهج الفصاحه » ج ، سوم ، ناشر ، فراگفت .
15- حیدری نراقی ، علی محمد ، « والدین و فرزندان » ، چ سوم ، ناشر : مهدی نراقی ، بهار 1385 .
16- الحرالعاملی ، محمد بن الحسن ، به تصحیح ، عبدالرحیم الربانی الشیرازی ، « وسایل الشیعه » .
17- ملک محمودی الیگودرزی ، امیر ، ملکی ، فاطمه ، « هدیه » چ اول ، ناشر ، شهاب الدین .