پژوهشی بر مبانی نظری و فکری سکولاریسم
فاطمه باقری
چـکیـده
سکولاریسم، ایدئولوژی جدایی دین از سیاست و شئونات دنیایی است که منشأ آن در کشورهای غربی و به صورت عکس العملی در برابر افکار دگم و افراطی کلیسا و ضعف های موجود در الهیات خشک و غیر قابل انعطاف مسیحیت و تحریفاتی که در این دین ایجاد شده بود، پدید آمد.
مواردی مثل عدم سابقه تشکیل حکومت و یا لااقل عدم تأکید به اهمیت آن در سنت و کلام حضرت عیسی (علیه السلام) و حتی حواریون، فقدان قوانین اجتماعی و حکومتی در انجیل و متون دینی مسیحیت نیز مؤید همین مطلب است. مبارزه با علم و عقل، گناهکار جلوه دادن بشر از بدو تولد و رنگ الهی دادن به اشتباهات کلیسا، از دیگر ضعف های کلیسا بود که مبنای جدایی را بنا نهاد.
از طرفی ظهور برخی مکاتب، نظریات و افکار در گوشه و کنار جوامع غربی از جمله علم پرستی، عقل گرایی، لیبرالیسم، انسان مداری، فلسفه مردم سالاری، پیتیسم، ناسیونالیسم نیز افکار عمومی جامعه را آماده پذیرش بهتر و بی چون و چرای سکولاریسم نمود. بسیاری از دشمنان مسلمین برای ضعیف نمودن کشورهای مسلمان و تسلط داشتن بر آن ها، سعی در رواج این اندیشه در اسلام و جوامع اسلامی نمودند، اما از آن جا که بنیان فکری و عقیدتی دین اسلام با مسیحیت تفاوت اساسی و شگرفی دارد، امکان پذیرش انگیزه جدایی اسلام از سیاست در این دین را، منتفی می کند. هم چنان که پیشوایان این دین نیز برخلاف مسیحیت در سیره قولی و عملی خود نیز این گونه نشان دادند.
مثلاً شخص پیامبر (صلی الله علیه وآله) به محض فراهم آمدن شرایط اقدام به تشکیل حکومت سیاسی کردند. وجود آیات متعدد قرآن کریم بر اهمیت تشکیل حکومت و اداره و رهبری سیاسی جامعه گوشزد می کند و نیز وجود احکام حکومتی در اسلام تأکید اسلام بر اتحاد دین و سیاست آن قدر واضح است که نه تنها اندیشمندان مسلمان بلکه متفکران غربی نیز به این مسأله اعتراف می کنند.
آخرین نظرات