رسول خدا(صل الله علیه و آله):

بخیل ترین مردم کسی است که تا وقتی نام من برده نشود بر من صلوات نفرستد.

میزان الحکمه/ج 4/ص1220

 بیایید برای سلامتی و شادی حضرت مهدی (عج) و نائب بر حقش مقام عظمای رهبری،صلواتی بفرستیم.

بخیل نباشیم…

بیچاره پاییز…

دستش نمک ندارد! این همه باران به آدم ها می بخشد اما همین آدم ها تهمت ناروای خزان را به او می زنند…

خودمانیم…

تقصیر خودش است؛

بلد نیست مثل « بهار» خودگیر باشد تا شب عیدی زیر لفظی بگیرد و با هزار ناز و کرشمه سال تحویلی را هدیه دهد!

سیاست « تابستان » را هم ندارد که در ظاهر با آدم ها گرم و صمیمی باشد ولی از پشت خنجری سوزناک بزند…

بیچاره…

بخت و اقبال «زمستان» هم نصیبش نشده که با تمام سردی و بی تفاوتی اش این همه خواهان داشته باشد.

او « پاییز» است.

روراست و بخشنده ! ساده دل،فکر می کند اگر تمام داشته هایش را زیر پای آدم ها بریزد، روزی…جایی…لحظه ای… از خوبی هایش یاد می کنند!

خبر ندارد آدم ها روراست بودن و بخشنده بودنش را به پای محبتش نمی گذارند…

عادت آدم ها همین است!…

یکی به این پاییز بگوید آدم ها یادشان می رود که تو رسم عاشقی را یادشان داده ای!!

دست در دست معشوقه ای دیگر پا بر روی برگ هایت می گذارند و می گذرند.

تنها یادگاری که برایت می ماند…

« صدای خش خش بر گ های تو بعد از رفتن آنهاست.»

ناراحت نباش پاییز!

این مردم سال هاست به هوای بارانی می گویند… خراب!

اما من دوستت دارم…

یک لحظه خود را در کوچه ای پاییز زده دیدم، یک عمر عاشق پاییز شدم، فصل طلایی من زیباترین فصل سال در برابر چشمه های من، در این کوچه باغ پاییزی، اگر بی احساس هم باشی، این فصل رویایی تو را به اوج احساس خواهد برد .حالا من هستم و قلب پر احساسم و یک دنیا برگ های طلایی دنیا می درخشد در پادشاه فصل های سال

آسمان طلایی است، وای که غروب پاییز چه رویای زیبا ییست.

پذیرش فرهنگ آزادی برای کودکان نیاز به دو عنصر اساسی دارد :

اول: اعتقاد ویژه به جایگاه آزادی در تربیت کودک  

 دوم: داشتن حوصله کافی برای تحمل آزادی و حتی لذت بردن از آزادی کودک.

توجه به آثار آزاد گذاشتن و جلوگیری از آزادی کودکان می تواند به خوبی جایگاه آزادی را در تربیت کودک به ما نشان بدهد.

1_ایجاد رابطه عاطفی میان کودک و والدین

ما بحث از آزادی را در مجموعه را ه هایی ابرازمحبت بررسی می کنیم .پس یکی از اصلی ترین نتایج آزادی دادن به کودکان را باید همان نتایج محبت دانست. اما فایده آزادی در ایجاد رابطه عاطفی خلاصه نمی شود کودکی که مورد محبت پدر و مادر قرار می گیرد،روحیه تبعیت پیدا می کند. در هنگام محدود کردن کودک در مناطق ممنوعه، والدین به شدت نیازمند این تبعیت هستند.

2_تخلیه و رسیدن به آرامش  

کودک به ویژه پسر به صورت طبیعی دنیایی از انرژی های نهفته است. این انرژی ها برای شاداب ماندن کودک مثل غذایی است که از طریق خون به سلول های بدن می رسد.جست و خیز کودک حاصل همین انرژی است. کودک با تخلیه این انرژی ها به دو آرامش می رسد یکی آرامش عقلی و دیگری آرامش دائم.

3_دستور پذیری

یکی از دستورات محوری دین در تربیت آن است که فرزند در 7 سال اول سروری  کند و در 7 سال دوم عبد باشد و در 7 سال سوم سمت وزارت را بر عهده بگیرد. سروری کردن  کودک  به آزادی است. و سرور و آقا کسی است که مورد اطاعت قرار می گیرد؛البته باتوجه به همان دو حظه قرمزی که در آزادی بیان شد. ویژگی عبد هم اطاعت کردن است.

4_پاسخ به حس کنجکاوی

کنجکاوی کودک یکی از ویژگی های طلایی او است.کودکان وقتی با انبیاء مختلف در خانه بازی می کنند. دوست دارند ببینند چه اتفاقی می افتد. این اتفاق ها برای آنان تجدیدهای جدیدی محسوب می شود که علاوه بر لذت بردن به آگاهی آنان نیز اضافه می کند کودکان در این کنجکاوی نوع برخوردبا محیط اطراف خود را یاد می گیرند.

5_کمک به اشتقلال کودک

آزاد گذاشتن کودک یکی از اولین را ه های استقلال دادن به او است. وقتی کودک در همان حدودی که مشخص شد.در محیط خانه رها شده و کسی در کارش دخالت نکرده و به هر بهانه ای او را امر و نهی نمی کند،از همان کودکی استقلال و ایستادن روی پای خود را تجربه می کند. بچه ها یی که دائم امر و نهی شده و جلوی تجربه کردن آن ها گرفته می شود در کار ها به شدت متکی به پدر و مادر می شوند.

  دادحق عمری که هر روزی از او                                          کس نداند قیمت آن را جز او

     امام صادق (علیه السلام) فرمودند:آدمی برای این آفریده شده که عمری طولانی داشته باشد ولی خود عمرش را کوتاه می کند اگر انسان بر طبق قوانین دین اسلام عمل نماید و از منهیات بپرهیزد و در اکل و شرب طبق دستور قرآن اسراف ننماید از عمر طولانی بهره مند خواهد شد.

     آیا تا بحال از خود پرسیده اید که چرا در زمان های قدیم عمرها طولانی تر بود ولی در عصر ما مرگ و میر زیاد است یکی از دلایل این است که آن ها دغدغه مردم امروز را نداشتند این همه دور و برشان شلوغ نبود این همه وسایل نقلیه موتوری و،وسایل تولید سروصدا وجود نداشت.این همه وسیله برای سرگرمی نبود تلویزیون_تبلت_لب تاب_ماهواره_گوشی همراه و … نبود تا در گوش آن ها وزوز کند و سلب آسایش باشد. و اوقات فراغت آن ها را پر کند.

     آن ها وقتی خسته از کار روزانه به منزل می آمدند پس از اعمال عبادی و صرف غذای سالم و طبیعی و دیدار اهل خانه به رختخوابی که عاری از هر گونه سر صدایی بود می آرمیدند …..

     اگر هم در خانه همسایه سر و صدایی بود به  علّت وسعت منازل و دیوار های عریض صدا به این طرف نفوذ نمی کرد.صبح زود با صدای اذان مؤذن که از منارهای مسجد شنیده می شد سرحال از خواب بیدار می شدند و پس از نماز،خوردن صبحانه راهی کار می شدند؛ولی امروز بر اثر مشغله زیاد آلودگی صوتی و کوچک بودن خانه ها و دیوار های تیغه ای ، و وقتی که افراد خسته و کوبیده از کار روزانه و سر و صداهای مجازی و … به منزل می آیند حتی در آن لحظه کوتاه که داخل آسانسور می شوند و قصد رفتن به خانه خود را دارند .موزیک آنسانسور سکوت حاکم بر فضا را می شکند و داخل منزل هم اگر سیستم های صوتی و تصویری روشن نباشد باز اسباب بازی های بچه ها که همه موزیکال ساخته شده اند هست همین آلودگی صوتی بوجود آورد فرد بعد از صرف غذاهای غیر طبیعی که شامل صنعت فودها  و غذاهای کنسروی و یخ زده و اگر هم غذایی باشد که در منزل طبخ شده همه با مواد شیمیایی و… از گوشت گرفته تا نانی که وسط سفره هست همه آلوده به سم می باشد و زمانی که از صرف غذا فارق شد تا استراحتی کند تازه به  هند زفری متوسل می شود آن را در گوش قرار می دهد و تا پاسی از شب خود را مشغول می کند تا آن جا که او به فکر همین بر نامه ها می خوابد و در حال خواب هم کامپیوتر مغز او فعال است تا صبح بعد ازبیدار شدن بدن خسته،صورت پف کرده، رنگ زرد و ، اعصاب بهم ریخته صبحانه  خورده نخورده راهی کار می  شود او در حال کار حوصله ندارد با کسی تعامل برقرار کند. بی حوصله دست با همکار دعوا می کند. به ارباب رجوع پرخاش می کند بعضی از افراد هم برای رهایی از این حالت ها دست به کار های ناشایسته می زنند از قبیل سیگار و … که تمام این ها دست به دست هم می دهد تا عمر شریف آدمی را کوتاه و کوتا ه تر کند    کامی روژرون عقیده دارد که صدای دائمی  علاوه بر اینکه انسان راخته و بی حوصله می کند از5 تا 10 سال (به تفاوت اشخاص) از عمر آدمی می کاهد گوشی ها به صداها عادت می کند و سلولهای بدن هرگز عادت نمی کند و رفته عمر ما در محاصره دشمنانی چون امواج صوتی _نوری_الکترو مغناطیسی و آلاینده و کمی اعمال معنوی (نماز _صله رحم_احترام به پدر و مادر _اعتقاد به معاد _غذا های غیر طبیعی ) قرار گرفته و آن ها گو یا شمشیری به ایست گر فته اند و می خواهند رشته عمر ما را پاره کنند. مراقب خود باشیم به قول شاعر (مده چو تیر هوایی به باد ،عمر غدیر،کشیده دار کمان تا نشان شود پیدا)

    هیچ می دانی چرا خداوند امر به نماز، و آن هم به روش های خاص فرمودند؟؟ هر یک از حالات نماز دارای اسراری هست مثلا همین سجده کردن در نماز اگر از معنای معنوی آن بگذریم می بینیم امروزه در تحقیقاتی که به عمل آمد دانشمندان کشف کرده اند که ما خواسته یا نا خواسته در طی  روز با امواج زیادی سرو کار داریم که تمام این امواج در حافظه ما جمع شده _مثل ( همانگونه که هر چند گاهی می بایست اطلاعات زاید حذف گردد.( empty recyclebin)) و اگر این امواج  را تخلیه نکنیم باعث افزایش دمای بدن _ افزایش ضربان قلب _ تپش قلب و تشدید کردن خون و فشار خون بالا _ضعف و خستگی _تار شدن دید چشم ، و آب مروارید زود رس_تنوع و سر گیجه _سردرد خصوصا در ناحیه شقیقه_ وزوز کردن گوش_ سوزش پوست بالاخص در منطقه آهیانه (پاریتال )سر می گردد و علاوه بر آن باعث احساس نا خوشی و کسالت عمومی _بیخوابی_بد خوابی و خواب آلودگی هنگام کار _تحمل ناپذیری و تند خوئی می شود و اما راه چاره محققان می گویند برای تخلیه امواج باید روزی چند مرتبه در جهت خاص پشتیبانی را روی زمین بگذارید ؛ و این عمل هر چه بیشتر انجام گیرد نتیجه بهتری حاصل می شود حال نتیجه می گیریم چرا خداوند_کعبه را از همان روز اول خلقت زمین قرار داد و نماز را به همه انبیاء آموخت تا به بشر و پیروان خود نماز خواندن را تعلیم دهند. جلوتر را اگر بنگریم وقتی آدم را خلق نمود به همه ملائکه امر فرمود سجده کنید به او،(البته این معنا های دیگری هم دارد.)شاید یکی از دلایل سجده این بود که یاد بدهد به بشر. بله نماز از اول بوده ولی بصورت های دیگر_چون آن زمان ها خیلی علم پیشرفتی نکرده بود خیلی روی سجده ها تاکید نشده ولی چون ما امت آخر الزمان هستیم و همه اتفاق ها و در نهایت پیشرفت علم بشود در همین زمان و دوران می باشد به حضرت رسول ا… فرمود بگو سجده ها را طولانی تر بهتر _میبینیم که پیامبر (صلی ا… علیه وآله ).و اولیاء دین خصوصا امام سجاد انقدر سجده ها را طولانی می کنند که گاهی به خاطر بی حرکت بودن ایشان پرندگان روی پشت او می نشستند.ولی امروز دین،ایمان و اعتقاد ها خیلی کم اهمیت و کم رنگ شده به همین دلایل عمرها کوتاه شده .

ای دریغا عمر خود در باختیم                            قیمت آن درّه را نشناختیم.

«وَلَوکنت فظا غَلیظَ القَلبِ لا نفَضُّوا مِن حَولِکَ »[1]

هدف: اهمیت رفق و مدارا و آثار آن در زندگی فردی و اجتماعی.

مقام معظم رهبری: «وحدت ملی و رفق و مدارا، تضمین کننده امنیت کشور و خنثی کننده هر توطئه است.  [2]

تعریف: رفق یعنی نرم خویی ،رافت ،ترک زور و خشونت در سخن و عمل در برابر مردم در تمام حالات چه این که از طرف مردم خلافی نسبت به انسان سر بزند یا نه [3]

اهمیت رفق و مدارا در تعالیم اسلامی

      در اهمیت رفق و مدارا همین بس که از صفات خدای بزرگ خوانده می شود. امام باقر(علیه السلام ) فرمود:«ان الله عزوجَل رَفیقُ یجبُ الرفیقَ و یُعطی علی الرفق ما لا یُعطی علی العُنفِ».

«خدای عزوجل ملایم است و ملایمت را دوست دارد و پاداشی که به ملایمت می دهد به خشونت و سخت گیری نمی دهد».

امام علی (علیه السلام ):خطاب به فرزندش محمد حنیفه می فرماید «و اعلَم انّ راس العقل بعد الایمان بالله عزّوجل مداراهُ الناس» بدان که بعد از ایمان به خدا، مدارا کردن با مردم حیاتی ترین جزء عقل است.[4]

آثار و برکات مدارا

     مدارا نقش بسیار سازنده ای در زندگی خانوادگی و اجتماعی انسان دارد.زندگی پر از ناگواری هایی است که انسان با آن رو به رو می شود. اگر انسان بنا را بر مدارا کردن با مردم نگذارد و در مشکلات و ناهمواری ها با دیگران به تندی و خشونت رفتار کند،هم به اعتبار اجتماعی و هم به سلامت دینی و اخلاقی خود لطمه خواهد زد.

    در زندگی خانوادگی اگر رفق و مدارا نباشد، تندی و خشونت سراسر زندگی را فرا خواهد گرفت.چرا که در طول زندگی مشترک، موارد فراوانی یافت می شود که رفتار و گفتار همسر، مطابق میل انسان نیست و در صورت عدم مدارای با همسر، هریک از این موارد می تواند زمینه ای را برای بروز خشونت و در گیری میان افراد خانواده باشد در حالی که با رفق و مدارا می توان بسیاری از اختلافات را حل کرده، آرامش و صمیمیت را در محیط خانواده حاکم نبود. این گونه است در زندگی اجتماعی و برخورد و تعامل با مردم.

    این مسئله تا آن جا اهمیت دارد که خداوند به فرستادگانش حضرت موسی و هارون در مواجه با فرعون می فرماید:با او از در مدارا و لطافت وارد شوید ،شاید به خود آید و پند گیرد و یا بترسد؛ یعنی از ترس این که خطری او را تهدید می کند مطلب را بپذیرد.

«فَقُو لا قَو لا لَیُنا لَعَلّهُ یَتَذَکَّرُ او یخشی »[5]

آثار و برکات رفق و مدارا

1_ایمنی دین و دنیا

    سلامتی دنیا در مدارا کردن با مردم ظاهر است. اما سلامتی دین به اعتبار این است که انسان هر گاه با مردم مدارا کند از ناحیه آنان احساس امنیت می کند لذا بهتر می تواند با مسائل دینی خود بپردازد بر خلاف اینکه مدارا نکند و از ناحیه آنان تشویق و اضطراب داشته باشد.

2_برقراری صمیمیت و دوستی

امام علی (علیه السلام ) فرمودند:«بُالرفق تَدُومُ الصُعبَه »

با رفق و مدارا دوستی پایدار خواهد شد.

3_خیر و برکت

پیامبر اکرم «صلی الله علیه و آله و سلم»

در نرمی زیادی و برکت است و هر کس از نرمی محروم شد از خیر محروم گشت.

4_از بین رفتن کینه و دشمنی.

مدارا کن تا به برادری ایشان بهره یابی و با مردم به گشاده رویی برخورد کن تا کینه های ایشان از بین برود.

5_پوشیده ماندن عیوب

کسی که با مردم آشتی کند عیب هایش پوشیده شود.[6]

6_حفظ ایمان

برای هر چیزی قفلی است (که حافظ آن باشد ) و قفل ایمان نرمی و ملاطنت است (کافی،ج2،ص 118)

نتیجه:

یکی از اصولی که در بهبود و رشد روابط انسان با دیگران تاثیر شگرفی دارد،مدارا و تحمل دیگران است، با این که به نظر برخی صاحب نظران ،روابط اجتماعی همواره در حال تغییر و دگر گونی است و هر موقعیت اجتماعی، یک واکنش ویژه طب می کند اما می توان مدارا را یک روش عمومی پیشنهاد کرد که در حال، ایجاد روابط متعادل را آسان می کند.

[1] - ال عمران/159
[2] - 4/4/1384
[3] .مراه العقول، ج 8،ص 233
[4] .مکاتب الائمه علیه السلام،ج 2،ص 208
[5] .طه/44
[6] .عیون الحکم و المواعظ ص445