عوامل تربیتی بر انحراف فکری جوانان

نگارنده: مریم ملکان

چکیده  

در این تحقیق به عوامل بیرونی انحراف فکری جوانان پرداخته می شود و این که چه تاثیری جامعه بر انحراف جوانان می تواند داشته باشد. عوامل متعددی بر انحراف جوانان نقشی دارد که در این تحقیق به علت محدودیت زمانی به اندکی که اعم آن مسائل اجتماعی است می پردازیم که می توان گفت این عوامل هنگامی می تواند تاثیر بسیار خود را بر جوان بگذارد که جوان از طریق خانواده حمایت نشده باشد چرا که هر فردی هنگامی می تواند جامعه ی فاسد را بشناسد که جامعه ی کو چک خود یعنی خانواده را بشناسد و با نیازها و باید و نباید ها آشنا باشد در این تحقیق به این عوامل اشاراتی شده است امید به آن است که مفید واقع شود. و این که ما هنگامی می توانیم راهکارها و راه حل ها را بیابیم که عوامل موثر بر آن ها را بشناسیم و هنگامی جوان می تواند در خود هماهنگی ایجاد کند که محیط بیرونی خود را به خوبی شناسایی کند و بداند شیاطین در کمین گاه های خود منتظر فرصت می گردند و بدانند که نباید خود را با قید و بند آنان عجین کنند و مسئولین از دموکراسی و بی عدالتی اقتصادی اجتماعی دست بردارند و به فکر چاره ای برای اشتغال جوانان به حول قوه ی الهی باشند ان شاء الله…

کلید واژه:

عوامل فکری_انحراف_انحطاط_تاثیر

ادامه مطلب :

یکی از معضل های جوامع بشری که صاحب نظران را به فکر و اندیشه و راه حل واداشته مباحث مربوطه به نسل جوان است. از آن جا که این طبقه، از نظر ویژگی ها و موقعیت سنی، در شرایط خاصی قرار گرفته است، اگر جامعه به آن ها توجه نکند و آن ها را از بعضی مسائل آگاه نکرده اند، قطعا پیامدهای ناگواری هم برای خودشان و هم برای دیگران به بار خواهد آورد.

 امروزه دشمنان بشر و قدرت هایی که از غفلت و انحراف جوانان برای رسیدن به اهداف شوم خود استفاده می کنند، اولین نشانه هر یک مسموعی که به سوی انسان ها پرتاب می نمایند، قلب و فکر و شخصیت یک جوان معصوم و کم تجربه است، آنان درصدد کشاندن جوانان به منجلات تباهی و در این راه از تمام مقدمات بشری، مانند آزادی، هنر، قلم، ورزشی، حقوق و… استفاده کنند و در پناه این مقدمات تیرهای کشنده خویشی را به سوی ارزش های انسانی رها نمایند. ما در این تحقیق به مواردی که بیشتر حائز اهمیت است پرداخته ایم… زیرا عوامل انحرافات جوانان بسیار گسترده تر از این ها می باشد و دوز بروز هم بیشتر می شود.

کمبود محبت

 در درجه اول باید بگوییم که محبت چیست که کمبود آن فرد را به سردر گمی و توهم در افکارات خویش و ادار می سازد باید گفت محبت مجموعه ای از باید ها و نباید هایی است که خانواده نسبت به فرزند خود باید به اجراء درآورد. بایدهائی که در همدردی، مهر و عاطفه ، خار نکردن فرزند مقابل دوستان و هم سن و سال خود و … منجر به کم شدن این نعمت الهی می شود و علت دیگری که باعث افسردگی و در نهایت انحراف جوانان می شود آن دسته از نبایدهائی که عده ای از خانواده های بی اطلاع بدون توجه به فرزندانشان و جوانی که زیر همان سقف با آن ها زندگی می کند به مرحله اجرا در می آورند در حالی که خانواده برای درک جوان ابتدا باید وجود جوان در منزل را به همان اندازه که خود را می شناسد و قبول دارند درک کنند دوم این که از کار کردن زیاد بیرون منزل بپرهیزند.

 مادر و پدر که دیر از محل کار خود یا… به منزل بر می گردند و بدون هیچ توجهی به فرزندشان به کارهای عقب افتادی شان می رسند، جوان در خود این باور را می پروراند که حتما بعد از این همه سال هنوز نتوانسته جایی در دل پدر و مادرش باز کند و یا اگر آن ها او را باور دارند بسی چرا وجودش را انکار می می کند. از جمله همین موضوعات باعث می شود جوان در پی تامین محبت خود به محیط بیرون از خانواده حرکت کند چه بسا این محیط به علت چند دستگی اقشار، جوان را به انحرافات جبران ناپذیری بکشاند.[1]

عدم مراعات آداب و اخلاق جنسی در محیط خانه

از جمله وظایف تربیتی والدین، در ارتباط با تربیت جنسی فرزندان، مراعات آداب و اخلاق جنسی در محیط خانه است که متاسفانه علی رغم توصیه ها و تاکیدات زیادی که در متون اسلامی نسبت به آن شده، در جامعه ما مورد غفلت واقع شده است به گونه ای که به جرات می توان ادعا کرد، کمتر خانواده ای است که با وظایف خود در قبال تربیت جنسی فرزند خویش آشنا باشد. این امر از جمله عوامل مهم در انحراف فکر جوان  است.[2]   از طرفی   خانواده هایی هستند که کنترل شدیدی به مسائل جنسی فرزندان دارند، به حدی که از واقع بینی در این باره، دور می شوند. غافل از آن که این عامل هم خود یک فشار  عامل بحران از واکنشی طلب است و هم باعث دوری والدین و فرزندان از یکدیگر می شود.[3]

می توان گفت گر چه انسان در هر سنی در معرض احساسات و غرایز خویش است، اما این غرایز در جوانان خطر آفرین است، زیرا از طرفی، امواج خواهش ها در دریای وجودشان به حرکت درآمده است[4] و از طرف دیگر، از تجربه کافی بهره مند نیستند، لذا باید خیلی مواظب باشند طبق هر خواسته ای عمل نکنند، بلکه با تقویت اراده و تعقل و بعد معنوی سعی کنند بر خواسته های غیر منطقی غلبه یابند، زیرا اگر عقل جوان بر غرایز چیره نشود، قطعا احساسات و غرایز برعقلش استیلا خواهد یافت و آن را به اسارت خواهد برد. آلکیسی کارل می گوید: حالات عاطفی، رنج ها، شادی ها، عشق، کینه ی ما هر لحظه در طرز تفکر موثر است کسی که فکر می کند یا مطالعه و قضاوت می نماید در عین حال ممکن است تحت تاثیر امیال و آرزوها و شهوات

خود خوش بخت یابد بخت، مضطرب یا آرام،شادابی یا افسردگی، باشد به این ترتیب برای جوانانی که غرایز خود را کنترل نکرده اند و از طرف خانواده و مراکز تربیتی مشاوره نشده اند . غرایز آنان را مقهور خود خواهد کرد و به انحراف کنید. خواهد کشید[5].

آسیب تبعیض و بی عدالتی

 از جمله اموری که موجب انحراف فکری جوانان می شود تبعیض و بی عدالتی است  جوان از کودکی تا به حال  گاهی در فشارتوسط تبعیض میان فرزندان یا شاگردان مربیان و والدین قرار می گیرد که این عامل خودپیامدها و عوارض ناگواری را در بزرگسالی و مراحل زندگی در پی خواهد داشت. این تبعیض ها شامل، بوسیدن فرزند یا هدیه دادن و مواردی دیگر می شود و این موارد باعث عقده شدن کودک می شود بنابر این او در پی فرصتی برای جبران این نابرابری بر می آید اما نمی داند این جبران باید از طرف خانواده صورت گیرد پس بر این اساس به محیطی فاسد روی می آورد و ملاک ها و فضایل بشری و گرایش های انسانی هم نمی تواند او را از این منجلاب فکری نجات دهد.[6]

 تبعیض، رویه ی غلط و بنیان بر اندازی است. مقصود از تبعیض این است که انسان در شرایط مساوی میان افراد فرق بگذارد. اگر پدر و مادری دو فرزند دارند هیچ دلیل موجهی نیست که یکی را ببوسد و دیگری را نبوسد و… در پاره ای از روایات نسبت به دختر توصیه های بیشتری شده به این لحاظ است که چه در قدیم و چه امروز در بعضی خانواده ها پسر از محبوبیت و منزلتی والاتر برخورداربوده و هست  و عملا به دختر ها ظلم می شود[7] به همین دلیل فرزند  به ویژه دختران که تشنه ی محبت هستند به دلیل عدم مساوات، برای تامین نیاز خود به بیرون از محیط خانواده تکیه می کنند.فرزند در اوایل این تبعیضات دچار فشارهای روحی و فکری می شود و برای جبران آن به ناچار به محیطی آلوده پناه برده و به فساد کشیده می شود اوبرای رهایی از این مرداب بیشتر دست و پا می زند و بیشتر غرق می شود.

عوامل جنسی

 یکی از علت های انحراف فکری جوانان که نشات گرفته از محیط خانوادگی است نادیده گرفتن مسائل جنسی می باشد. جا دارد در این جا چنین بیان داشت : تحقیر سرآغاز انحرافات تکامل روانی است که در نتیجه به انحرافات جنسی، بزهکاری و… کشانده می شوند. در بسیاری از انحرافات جنسی رد پای تحقیر را می توان یافت پدر و مادری که مدام فرزند خود را به ویژه پسران را تحقیر می کنند و او را توان و بی کفایت می خوانند این فرد در علت فشار وارد ه دچار اختلافات فکری می شوند و در برقراری ارتباط با جنسی مخالف توانایی طبیعی خود را از دست می دهد این فرد کسی است که در دوران کودکی بر اثر تحمل سختی های طاقت فرسا و درک نامشخصی   از زندگی جنسی و عاطفی دارد و انحراف او ترکیب آزمونی از زود رنجی شدید. ارزش طلبی و خطا و سو.ء ظن است تا بدین وسیله از جنس مخالف خود فاصله جوید و یا آن که خود را در یک موضع برتر و خود نمایانه تری در برابر او ببیند.

کنترل این موضوع از وظایف والدین است که پیدایش این حالت روانی، فکری در کودکان برنامه منظمی دارد در حالی که اگر با دقت به کار برده شود نتیجه ی مدب آن در شخصیت جوان و عدم توجه آن در فرومایگی او به چشم می خورد.[8]

می توان به وضوح گفت تمام عوامل انحراف جوان در انحراف جنسی نقش دارد چه بسا انحراف جنسی خود یکی از عوامل انحراف جوانان است و از این رو می توان نتیجه گرفت تمام این عوامل مانند چرخه هایی به هم پیوسته اند. معاشرت های نامناسب ارتباط تجمعی و … از عوامل آلودگی به شهوت جنسی به شمار می آید. این محیط ها والدین فاسد یا بی تفاوت از دیگر عوامل فساد فکری و در نتیجه غرق در فساد جنسی شدن جوان به شمار می روند.  تاثیرات مخرب آن ها قابل انکار نیست به همین دلایل هنگامی بیشتر افراد پاک وارد چنین محیط هایی شوند  دل و ایمان خود را از دست داده و آلوده شهوات فکری شده و در مفاسد اخلاقی به سر خواهند برد.[9]

[1] _راحله نیک بخشی، عوامل انحراف جوانان، ج1، انتشارات فخر الدین، چاپ اول، 1382، قم، ص20
[2] _ابراهیم، شفیعی سروستانی، مسئله روسی گری، ج1، بی نا، چاپ اول، 1385، قم، ص 189.
[3] _ ابراهیم، شفیعی سروستانی، مسئله روسی گری، همان، ص 153
[4] _ همت، سهراب پور، جوانان در طوفان غرایز، ج1، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ سوم، 1382، قم، ص 13
[5] _ همت، سهراب پور، جوانان در طوفان غرایز، همان، ص 14
[6] _محمدرضا، قائمی مقدم، روش های آسیب زا در تربیت، ج1، انتشارات پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، چاپ سوم، 1384، قم، ص35
 1_ احمد، بهشتی، مسائل و مشکلات تربیتی، ج1، انتشارات بین الملل، چاپ اول، 1383، تهران، ص139
[8] _ علی نقی، فقیهی، تربیت جنسی، ج1، انتشارات موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، چاپ هفتم، 1387، قم، ص360
[9] _ ناصر، مکارم شیرازی، مشکلات جنسی جوانان و بحثی درباره انحرافات جنسی، ج1، انتشارات نسل جوان، چاپ 21،قم، 1368