ام البنين السادات موسوي

چکیده
خانواده یعنی گروهی از افراد که در نتیجه پیوند زناشویی و پذیرش تعهد در قبال یکدیگر با هم ارتباط دارند. اهمیت خانواده به قدری است که در تمام جوامع به خصوص در نظام مقدس اسلام به آن توجه شده است.
ساختار خانواده بر مبنای دموکراسی و یا نظام ریاستی بر مبنای قراردادها یا بر مبنای قانون الهی می¬باشد. خانواده مهم¬ترین عضو جامعه است زمانی که ما خانواده¬ای موفق داشته باشیم حتماً در کنار آن جامعه¬ای موفق خواهیم داشت. افراد جامعه کسانی جز فرزندان یک خانواده نیستند که سعادت آن¬ها در گرو والدین می¬باشد در قبال آن¬ها وظایفی دارند که باید به خوبی رعایت کنند چرا که آن¬ها در سعادت دنیا و آخرت فرزندان خود نقش دارند. در نتیجه والدین برای حفظ بنیان بنیان آن باید تلاش کنند و علاوه بر این شناخت بیش¬تری در مورد خانواده و کارکردها و روابط اعضای آن بدست آورند.

کلید واژه ها: خانواده ـ فرزندان ـ والدین.

ادامه مطلب :

[کاسانون خانواده که با ازدواج مرد و زن تشکیل می¬شود دارای ارزش و جایگاه مهمی در دین اسلام ت، خداوند انسان¬ها را به تشکیل این کانون ارزشمند، تشویق کرده است.]
علاوه بر دیدگاه اسلام، دیدگاه¬های دیگری نظیر دیدگاه دموکراسی، نظام ریاستی بر مبنای قرارداد، در مورد خانواده وجود دارد که در این فصل به این دیدگاه¬ها پرداخته شد
ه است.

1ـ1 مفهوم خانواده
خانواده در لغت، یعنی خاندان، اهل بیت، دودمان.
در معنای اصطلاحی خانواده تعاریف بسیاری آمده که در این¬جا به دو نمونه اشاره می¬شود:
ـ خانواده گروهی است متشکل از افرادی که با پیوند زناشویی، هم¬خونی، یا پذیرش کسی (به منزله فرزند) با یکدیگر در جایگاه شوهر، زن، مادر ، پدر و برادر و خواهر در ارتباط متقابل¬اند و فرهنگ مشترکی پدید می¬آورند و درواحد خاصی زندگی می¬کنند.
ـ گروهی از افراد که در نتیجه پیوند زناشویی، خونی، فرزندخواندگی (با هرگونه رابطه جنسی بیان¬گر) به هم پیوسته¬اند و دارای شرایط ذیل می¬باشند؛ پذیرش تعهد در قبال یکدیگر در چهارچوب رابطه بین فردی صمیمانه، مهم شمردن هویت گروهی و فامیل بودن به هویت مستقل برای گروه.

 

1ـ2 انواع ساختار در خانواده
برای بررسی خانواده ابتدا باید به ساختار آن و معرفی این ساختارها پرداخت زیرا در این تحق - محمد معین، فرهنگ معین، تهران، دبیر، 13یق برآنیم با بیان حقوق فرزندان در خانواده به سبک زندگی اسلام بپردازیم. ابتدا به ساختار خانواده و دیدگاه¬های متفاوت آن پرداخته می¬شود و در آخر بهترین نوع ساختار را که با سبک زندگی اسلامی در خانواده¬های اسلامی مناسب¬تر است معرفی می¬کند.

 

1ـ2ـ1 ساختار دموکراسی در خانواده
در این دیدگاه خانواده، رئیس و مدیری معین ـ خواه زن، خواه مرد ـ ندارد. طرفداران این عقیده معتقدند که خانواده باید بر پای اصل برابری و دموکراسی اداره شود از نظر آن¬ها عقب-نشینی از اصل برابری بین زن و مرد ممکن نیست.
در این دیدگاه زن و شوهر در مورد یک تصمیم گفت¬وگو می¬کنند و به نتیجه¬ای مشترک می-رسند و هرگز به طور مجزا و بدون مشورت با هم تصمیم نمی¬گیرند، علاوه بر این فرزندان نیز در تصمیم¬گیری¬ها جایگاهی مانند پدر و مادر دارند.
حال ایرادهایی نیز بر این دیدگاه وارد است، چرا که در بعضی موارد نمی¬توانند همه¬ی افراد خانواده در یک تصمیم شرکت داشته باشند و در موارد بسیاری ممکن است زن و شوهر به درک مشترکی درباره¬ی یک موضوع نرسند. پس بنابراین ایده، خانواده همیشه در معرض گفت¬وگوی همیشگی و اختلاف نظرها قرار دارد و آرامش¬خاطر در خانواده وجود ندارد. روشن است که اختلاف در برخی موارد به توان تصمیم¬گیری قاطع آسیب می¬زند. و در این فرض خانواده در حل مسائل خود دچار مشکل می¬شود و بعضی از مسائل حل نشده می¬مانند. گاهی این مسائل حل نشده به زندگی مشترک آسیب می¬رساند.

 

1ـ2ـ2 نظام ریاستی بر مبنای قرارداد
در این ساختار، تعیین رئیس به عهده قانون است و در بدو تشکیل خانواده رئیس خانواده با قرارداد زوجین تعیین می¬شود، بدین¬معنا که قانون شرعی و وحی الهی در تعیین رئیس خانواده نقشی ندارد و خود زوجین به رئیس¬شان جایگاه حقوقی می¬بخشند. در این نوع ساختار به توانایی افراد توجه ندارند و هرگونه مسئولیتی را قبول می¬کنند.
این نظریه نیز قابل نقد می¬باشد. به طوری که به توانایی طبیعی افراد در اداره خانواده توجه نکرده است مثلاً در این نظام به این مسئله توجه نشده است که اگر اداره خانواده به زن سپرده شود چه تغییراتی در نظام حقوقی ایجاد می¬شود؟ یا در صورت بارداری زن، تکلیف اداره خانواده چه خواهد بود؟ آیا مسئولیت کارهای خانه، مراقبت از فرزندان و… به عهده پدر می¬باشد؟ و علاوه بر این مسائل و سؤالات مبهم، عواقب کار تمام وقت مادر و خانه¬نشینی پدر چیست؟

 

1ـ2ـ3 نظام ریاستی بر مبنای قانون الهی (قیمومیت)
در فقه اسلام بر مبنای سبک زندگی صحیح اسلامی، نظام ریاستی تفاوت بسیاری با دو ساختار دیگر دارد. در این ساختار خانواده سازمانی است که مدیری آن را اداره می¬کند و تصمیم¬گیری نهایی و رسیدگی به امور خانواده بر دوش اوست. در این نگرش مدیر خانواده مرد خانواده، یعنی شوهر می¬باشد.
قیمومیت ناظر به رابطه زن و شوهر می¬باشد. دلیل آن نیز در قرآن آمده است. خداوند در این¬باره می¬فرماید:
« الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء بِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُواْ؛ مردان سرپرست و نگهبان برخی زنان¬اند، به خاطر برتری¬هایی که خداوند برای بعضی دیگر قرار داده است و به خاطر انفاق¬هایی که از اموالشان [برای زنان] می¬کنند. »

 

فصل دوم
هدف اسلام از تشکیل خانواده

 

یکی از محورهای مهم مباحث خانواده، بررسی هدف¬های تشکیل خانواده می¬باشد. اسلام نیز به دلیل جامعیت و کامل بودنش این مسئله را نادیده نگرفته بلکه به طور دقیق به آن پرداخته است. به طوری که برای خانواده اهداف مهمی مانند، تأمین آرامش روانی، تداوم نسل، گسترش فرهنگ دینی و… بیان کرده که در این فصل به برخی از این اهداف از نگاه اسلام می¬پردازیم.

 

2ـ1 اهداف تشکیل خانواده
خداوند هر قانونی را که برای بشر قرار داده است یک حکمتی در آن دیده که آن را برای بشر قانون¬گذاری کرده. خداوند برای تشکیل خانواده ارزش فراوانی قرار داده است و یک¬سری اهداف در آن گنجانده که اگر بشر از این اهداف آگاهی داشته باشند حتماً به تشکیل خانواده اهمیت بیش¬تری می¬دهد و زمانی این پیوند مقدس اجرا شود و هر کدام مسئولیتی بر عهده بگیرند برای آرامش خانواده¬ی خود مسئولیت¬های خویش را بهتر انجام می¬دهند تا به اهداف الهی نزدیک¬تر شوند. برخی از این اهداف عبارتند از:

 

2ـ1ـ1 تأمین آرامش روانی همسران
از جمله اهداف مهمی که اسلام از تشکیل خانواده در نظر گرفته است، تأمین آرامش روانی همسران در محیط خانواده می¬باشد.
به طوری که خداوند در این¬باره می¬فرماید: « وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً؛ و از نشانه¬های خداوند آن است که برای شما همسرانی از خودتان آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید و در میان شما دوستی و مهربانی ایجاد کرد. »
این آیه هدف از آفرینش همسران را دست¬یابی به آرامش معرفی کرده است. این هدف در این¬جا اهمیتی دو جـانبه دارد چرا که عـلاوه بر مطلوب بـودن آرامش، دست¬یـابی به دیـگر اهداف خانواده در بسیاری موارد در گرو آرامش روانی همسران است.
هم¬چنین در این آیه سکونت و آرامش، محبت قلبی و دلسوزی که در میان زن و مرد قرار دارد که به یکدیگر ابراز می¬کنند به منزله نشانه¬های الهی مطرح شده است.

 

2ـ1ـ2 تداوم نسل
خانواده به عنوان یک نهاد اجتماعی همواره از طریق تولید نسل، بقای نسل بشر را تضمین کرده است. خداوند دراین¬باره می¬فرماید: « جَعَلَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَمِنَ الْأَنْعَامِ أَزْوَاجًا يَذْرَؤُكُمْ فِيهِ؛ برای شما آدمیان از جنس خودتان زنان را هم¬جفت شما قرار داد و نیز چهارپایان را جفت آفرید تا شما را خلق بی¬شمار کند. »
قرآن یکی از دلایل آفرینش انسان¬ها و چارپایان را اینگونه بیان می¬کند: که به صورت جفت¬های که مذکر و مؤنث آفریده شده¬اند تا تولید مثل و تکثیر کنند که در روی زمین پراکنده شوند.
و از آن¬جا که در طول تاریخ، کارکرد تولید مثل معمولاً از ارضای غریزه جنسی جدا نبوده، میزان تولید مثل، غالباً در سطح بالایی قرار داشت و از سوی دیگر میزان مرگ و میر نیز بالا بود، که این باعث ثبات نسبی نرخ رشد جمعیت گردید. اما کاهش مرگ و میر در سال¬های اخیر به دنبال پیشرفت¬های پزشکی زمینه افزایش رشد جمعیت را فراهم کرده است.
از سیره و روایات معصومین (علیهم¬السلام) می¬توان چنین برداشت کرد که اسلام از افزایش جمعیت و تولید مثل حمایت کرده است برای نمونه پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) در این¬باره می¬فرماید: « تزّوجوا فانِّی مَکاثرٌ بکم الاممَ غداً فی القیامه؛ ازدواج کنید من به زیادی امتم در قیامت مباحات می-کنم. »

 

بخش دوم
حقوق فرزندان

 

فصل اول
حقوق فرزندان بر والدين

 

هیچ کانونی جای کانون خانواده را نمی¬گیرد نه مهدکودک، نه دبیرستان¬ها، نه دانشگاه¬ها، نه اجتماع¬های دیگری که در جامعه تشکیل می¬شود. به فرض مثال اگر کانون خنانواده¬ای بر پایه محبت و عاطفه باشد فرزندان بانشاطی تحویل جامعه می¬دهد ولی اگر در خانه¬ای جنگ و درگیری و اختلاف باشد گل وجود بچه¬ها را پژمرده تحویل جامعه می¬دهد. پس اگر اعضای خانواده وظایف یکدیگر را به خوبی بدانند و به آن عمل کنند کانون خانواده گرم و پرمحبت خواهد بود و در روابط اعضای خانواده مهم¬ترین مسئله¬ای که مطرح می¬شود حقوق فرزندان بر والدین می¬باشد که در این بخش به آن پرداخته می¬شود. از جمله حقوق فرزندان بر والدین، حق حیات، حق نسب و… می¬باشد که به این حقوق اشاره می¬کنیم.

 

1ـ1 مفهوم حق
واژه حق به معنای راست و درست، مقابل باطل، حقیقت، یقین، عدل و داد، انصاف، نصیب و بهره، فرد، سزاداری، شایستگی، ملک و مال آمده است.
حق از اسامی خدای تبارک و تعالی است؛ یعنی موجودی که وجود و الهیتش متحقق شده؛ ذات خداوند و وجود مطلقی که به هیچ قیدی تقیید نشده است. در عرف نیز مطابقت اعتقاد با واقع را حق گویند.
برخی لغت¬شناسان حق را به معنی « ثابت »، ضد باطل و موجود ثابتی که انکار آن روا نباشد دانسته¬اند که معادل فارسی آن « هستی پایدار » است، بنابراین به هر چیزی که از درجه یا مرتبه¬ای از ثبات برخوردار باشد حق گفته می¬شود.
علامه طباطبایی در تعریف حق می¬نویسد: « حق سلطنت فعلیه¬ای است که با فرض قابل تصور نیست، بلکه باید قائم به دو طرف باشد، یک طرف صاحب حق که از آن بهره¬مندمی¬شود و طرف دیگری که ادای حق بر ذمه و عهده اوست. »
پس حق دارای معانی عام و مشترک میان همه معانی، یعنی ثابت است و معنای خاص دارد که در اصطلاح علوم مختلف، معانی خاص از آن اراده می¬شود، ولی هیچ¬یک از این معانی در این کتاب مورد نظر نیست، بلکه مقصود در این¬جا، حق در برابر تکلیف است. در این معنا، حق چیزی است که به نفع فرد و بر عهده دیگران و تکلیف چیزی که بر عهده فرد و به نفع دیگران باشد.

 

1ـ2 حقوق فرزندان
در این فصل به بررسی حقوق فرزندان بر والدین از منظر آیات و روایات می¬پردازیم. قبل از پرداختن به بحث این نکته را یادآور می¬شویم که اسلام در این موضوع مانند بسیاری از موارد بر اصل اعتدال و میانه¬روی تأکید کرده است. به موجب این اصل توجه و رسیدگی به فرزندان در ابعاد مختلف هرچند جزء وظایف والدین است، نباید به حد افراط کشیده شود به این معنا که والدین نباید به خاطر فرزندانشان نسبت به اهداف و نیازهای شخصی خود و هم¬چنین نسبت به نیازهای زناشویی، کوتاهی و کم¬توجهی کنند. از جمله حقوق فرزندان بر والدین عبارتند از:

 

1ـ2ـ1 حق حیات
اگر انعقاد نطفه را آغاز زندگی کودک بدانیم، اسلام از همین زمان برای او « حق حیات » قائل است با توجه به این امر در اسلام سقط جنین که گونه¬ای تعدی به جنین و اقدامی برای سلب حیات آن به شمار می¬رود نه تنها جایز شمرده نشده، بلکه برای مرتکب آن مجازات¬هایی نیز در نظر گرفته است. هم¬چنین در جایی که اجرای مجازات مادر موجب آسیب رسیدن به حملش باشد، برای رعایت حال جنین، اجرای مجازات به تأخیر می¬افتد و باردار تا وقتی که وضع حمل نکند، قصاص نمی¬شود.

 

1ـ2ـ2 حق نسب (تابعیت خانوادگی)
نخستین حق نوزاد بعد از ولادت، آن است که پدر نسبت به فرزندی او اقرار کند و تابعیت خانوادگی او را بپذیرد. نسب طفلی که در حین انعقاد نطفه وی، پدر و مادرش رابطه نکاح صحیح وجود داشته و از تاریخ نزدیکی تا زمان تولد کمتر از شش ماه یا بیش از یک سال نگذشته باشد، مشروع است و چنین طفلی متعلق به پدر است و پدر نمی¬تواند بدون دلیل فرزند را از خود نفی، و از حق تابعیت خانوادگی محروم سازد.

 

1ـ2ـ3 انتخاب نام نیکو
یکی از رسالت¬های پدر و مادر در برابر فرزندان، انتخاب نامی نیکو و شایسته برای اوست. در قرآن آمده است، پس از تولد دختران عمران، زن عمران نام مریم (که به معنای عبادت کننده و خدمت¬گزار است) را برای دخترش برگزید، مردی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) پرسید: حق فرزندم بر من چیست؟ فرمود: « تُحسن اِسمَه… » انتخاب نام نیکو.
این عمل نزد حضرت علی (علیه السلام) بهترین نیکی پدر به فرزند است: « أوّلُ ما یَبَّرُ الرَّجُلُ وَلَدَهُ أن یُسَمّیَهُ بِاِسمٍ حَسَنٍ، فَلیَحسِن اَحَدُکُم اِسمَ وَلَدِهِ »
1ـ2ـ4 تغذیه نوزاد از شیر مادر
تغذیه نوزاد با شیر مادر، یکی از مسئولیت¬هایی است که خداوند بر عهده مادران گذاشته و پدران را نیز موظف نموده که امکانات لازم را برای مادر شیرده فراهم کند، و در صورت معذور بودن مادر از شیر دادن فرزند، دایه¬ای برای شیر دادن فرزند انتخاب نماید.
خداوند در سوره بقره آیه 233 در این مورد می¬فرماید: « مادران فرزندانشان را دو سال تمام شیر دهند. [این حکم] برای کسی است که بخواهد دوران شیرخوارگی را تمام کند. و خوراک و پوشاک مادران، به طور شایسته، بر عهده¬ی پدر است. هیچ کس جز به قدر وسعش مکلف نمی-شود، هیچ مادری نباید به فرزندش زیان برساند، و هیچ پدری نیز نباید به فرزندش زیان برساند. »
1ـ2ـ5 حق حضانت
حضانت در لغت به معنای دربرگرفتن، در دامان پروراندن، دایگی و پرستاری کودک است.
و حضانت در اصطلاح فقها و حقوقدانان مهم¬ترین بخش از امور مالی صغیر به نگهداری و تربیت او مربوط است.
پس از تولد کودک، حفظ و نگهداری، تربیت و آنچه مربوط به این موضوع است، تحت عنوان « حق حضانت » مطرح است. در اصل قانون¬گذاری برخلاف تدبیر امور مالی کودک که تنها به پدر سپرده شده است در مورد نگهداری و تربیت و مراقبت کودک مادر را در کنار پدر قرار داده است، پس زمانی که پدر و مادر در صلح و صفا زندگی می¬کنند وظیفه حضانت کودک را با همکاری یکدیگر انجام می¬دهند. ناگفته نماند که طبق ماده 1168ق.م حضانت را حق و تکلیف ابوین معرفی کرده است و طبق ماده 1178ق.م ابوین را مکلّف کرده که به تربیت کودک اهمیت بدهند و در جهت ارتقای هرچه بهتر تربیت کوشش کنند و حتی طبق ماده 1179ق.م حق تنبیه و تأدیب را برای هر دوی آن¬ها در جهت تربیت به رسمیت شناخته است.
1ـ2ـ6 تأمین روزی حلال
در اسلام کسب و کار و تحصیل درآمد برای اقتصاد خانواده بر مرد واجب است و تلاش برای گشایش خانواده بسیار پسندیده شمرده شده است. برای کسب روزی و درآمد نمی¬توان به هر روشی روی آورد، اسلام تنها تلاش و کوششی را می¬پسندد که کسب حلال را در پی داشته باشد. اهمیت این مطلب را می¬توان از سنت پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) دریافت که در این زمینه می¬فرماید: « مَن لَم یُبالِ مِن أینَ الکتَسَبَ المالَمَ یُبالِ اللهُ مِن اَینَ اَدخَلَهُ النّارَ؛ هر کس باکی نداشته باشد که از کجا کسب مال کند، خداوند باک ندارد از کجا به دوزخش ببرد. »
1ـ2ـ7 تعلیم و تربیت
از جمله حقوق فرزندان بر والدین تعلیم و تربیت می¬باشد. هر کودکی که متولد می¬شود همانند آینه¬ای شفاف است. پدر و مادر با تربیت صحیح می¬توانند این پاکی را افزون کنند و دوام بخشند یا با تربیت نادرست آن را مکدر سازند؛ زیرا « خداوند مردم را بر اساس فطرت خدایی آفریده است. »
پدر و مادر موظف هستند زمینه¬ی رشد و شکوفایی این فطرت خدایی را فراهم سازند و نگذارند این ودیعه الهی دچار آفت¬زدگی شود. توصیه¬هایی که اسلام به پدران و مادران در زمینه تعلیم و تربیت به فرزندان امر کرده و گاهی با تعبیر « حقوق » فرزندان بیان شده¬اند، اهمیت این موضوع را می¬رساند و ناگفته نماند که مناسب¬ترین سن برای تربیت فرزندان بر اساس آیات و روایات سنین کودکی و نوجوانی است که فرزندان آمادگی و توانمندی بیش¬تری نسبت به سنین بزرگ¬تر را در فراگیری علم دارند؛ چنان که حضرت رسول (صلی الله علیه وآله) فرمود: « مَثَلُ الّذی یَتَعلَّمُ فِی صِغَرٍ کَالنَّقشِ فِی الحَجَرٍ، و مِثلُ الّذی یَتَعَلَّمُ فی کِبَرِهِ کَالّذی یَکتُبُ عَلَی الماءِ؛ کسی که در خردسالی یاد می¬گیرد [علم او] مانند نقشی است که بر سنگ حک شده باشد و آن که در بزرگسالی فرامی¬گیرد، مانند کسی است که بر آب می¬نویسد. »
1ـ2ـ9 حمایت از فرزندان
یکی دیگر از حقوق فرزندان حمایت می¬باشد. در این¬جا وظایفی مهم بر عهده والدین قرار می-گیرد: یکی این¬که وظیفه حمایت مالی از فرزندان نیازمند است و مدرک فقهی آن همان دلیل-هایی است که متقابلاً انفاق بر پدر و مادر نیازمند را جزء وظایف فرزند به شمار آورده¬اند. بر این اساس تأمین هزینه¬های ضروری زندگی فرزندان در صورت نیازمند بودنشان بر عهده والدین است و این مطلب مورد اتفاق فقها است بلکه از مسلمات فقه به شمار می¬رود. فقیهان گفته¬اند: در صورتی که پدر دارای مکنت مالی باشد و قادر و انفاق و فرزندشان نیازمند و همچنین در بدست آوردن درآمد عاجز باشد، بر پدر واجب است که نفقه¬ی فرزندش را بپردازد، قانون مدنی به تبعیت از فقه در سال 1199 مقرر کرده است که « نفقه فرزند بر پدر است، پس از فوت پدر یا عدم قدرت او به اتفاق به عهده اجداد پدری است با رعایت الأقرب و فالأقرب… ».

 

نتیجـه
یکی از مهم¬ترین پایگاه¬های فرهنگی ـ تربیتی که نسبت به دیگر پایگاه¬ها نقش کلیدی دارد و باید مورد توجه جدی قرار گیرد، کانون مقدس خانواده است که می¬تواند با آراسته شدن به ارزش¬های قرآنی، تأثیر شگرف در جامعه و دیگر پایگاه¬های فرهنگی ـ تربیتی داشته باشد. اگر اعضای هر خانواده به وظایفی که از سوی خداوند برای آن¬ها تعیین شده عمل کنند، تمام مشکلات آن¬ها برطرف خواهد شد و از گمراهی¬ها نجات خواهند یافت؛ چرا که این وعده¬ی رسول گرامی اسلامی (صلی الله علیه وآله) است که فرمود: « من دو چیز گران¬بها را در میان شما به امانت می¬گذارم که اگر به آن دو چنگ زنید، هرگز گمراه نخواهید شد. »
سعادت فرزندان در گرو والدین است باید والدین در جهت سعادت دنیا و آخرت فرزندان بکوشند.

 

منابع و مآخذ
* قرآن کریم
1. ابن بابویه، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، علی اکبر غفاری، ج 2 و 4، چاپ دوم، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1413
2. جوادی آملی، عبدالله، فلسفه حقوق بشر، مرکز نشر اسراء، تهران، 1377
3. حر عاملی، محمد بن حسن، وسایل الشیعه، ج 14 و 15 و 20، تهران، الحکمیه الاسلامیه، بی تا
4. خویی، سید ابوالقاسم، منهاج الصالحین، ج 2، قم، مدینه العلم، 1410
5. دهخدا، علی اکبر، لغت¬نامه دهخدا، ج 18، دانشگاه تهران، دانشکده ادبیات سازمان لغت¬نامه، بی تا
6. امین الاسلام طبرسی، فضل به حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 1 و 2، ترجمه فضلا حوزه¬ی علمیه قم، انتشارات فراهانی، 1360
7. طریقی، فخرالدین بن محمد، مجمع البحرین، ج 2، قم، انتشارات دارالثقافه، 1408هـ.ق
8. فیلیپ رایس، رشد انسان، ترجمه مهشید فروغان، نشر ارجمند، تهران، 1387
9. مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، بحارالانوار، ج 71، چاپ دوم، بیروت، مؤسسه الوفاء، 1362
10. ـــــــــــــــــــــــ ، تحریرالوسیله، ج 2، کتاب النکاح، القول فی النشور
11. معین، محمد، فرهنگ فارسی معین، چاپ اول، انتشارات فرهنگ¬نما با همکاری انتشارات کتاب آراد، 1387
12. مقدادی، محمد مهدی، ریاست خانواده، تهران، شورای فرهنگی اجتماعی زنان، روابط عمومی، چاپ اول، پاییز 1385
13. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 12 و 22، چاپ اول، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1374
14. طبرسی، میرزا حسین، مستدرک الوسایل و مستنبط المسائل، محدث نوری، ج 15، چاپ یکم، قم، مؤسسه آل البیت (علیه¬السلام)، 1408ق/ 1987م
15. الهندی، علی بن حسام الدین متقی، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، ج 16، بیروت، مؤسسه الرساله، 1409.

 

 


موضوعات: مقالات  لینک ثابت



[دوشنبه 1395-08-10] [ 08:00:00 ق.ظ ]