مریم آجودانی

چکیده
عنوان تحقیق، تفاوت شیوه های مبارزه با حجاب در عصر پهلوی اول (رضاخان) و عصر حاضر است.
مبارزه با حجاب در ایران به طور مشخص از قبل دوره ی مشروطه آغاز شد و تاکنون هم ادامه دارد. در دوره ی پهلوی رضا شاه بعد از سفر به ترکیه و مشاهده ی تحول اروپایی آن ها و در راستای تمامی تغییراتی که در ایران ایجاد کرد، به کشف حجاب زنان نیز پرداخت و آن را مسأله ای جدّی می دانست؛ زیرا با وجودِ تمام تعصبات ایرانی سنتی مردم و مخالفت روحانیون و متدینین، وی قرص و محکم بر سر عقاید خود ایستاد و حتی به زور سر نیزه مردم را وادار به این کار کرد؛ حتی در خاطرات همسرش آمده که سخت ترین چیز برای رضا شاه این بوده که او بدون روسری و حجاب در بین مردان غریبه حاضر شود اما با وجود این به خاطر ایران و پیشرفت آن، چنین سختیی را تحمل کرد؛ ولی با وجود تمام فعالیت های بارز رضاخان در این زمینه، باید حرکت او را ادامه حرکتی چندین و چند ساله دانست که در واقع زمینه سازی های قبلی این جرأت و جسارت را به او داد که چنین بی پرده عمل کند. در ادامه هم پسر وی چنان که خود گفته است: « در زمان پدرم زنان نمی فهمیدند و باید به زور چادر از سرشان می کشیدیم ولی امروز می فهمند و خود حجاب را کنار می گذارند » کار پدر را با آسانی بیش تری انجام داد. به هر حال انقلاب اسلامی با ظهور امام خمینی (رحمت الله علیه) ظاهر شد و تفکر ژرف امام (رحمت الله علیه) بر تفکر ساده لوحانه ی این پدر و پسر فائق آمد ولی همان دست های نامرئی کشف حجاب رضاخانی (جنگ نرم)، از پا ننشسته و کار را تا بدین جا که می بینید نرم نرمک پیش برده اند.
کلید واژه
شیوه: راه و روش، طریقه
مبارزه: نبرد کردن با یکدیگر
حجاب: پرده، چادر، روبند، چیزی که مانع دو چیز دیگر باشد.
کشف: آشکار ساختن، برهنه کردن

پهلوی اول: زمان رضا شاه پهلوی

ادامه مطلب :

مقدمه


مسأله ی حجاب از ضروریات دین اسلام و حتی غالب ادیان است. استعمارگران با علم به تأثیر حجاب زنان بر کارکرد مثبت یک جامعه، همیشه کوشیده اند تا به هر ترتیب ممکن این مانع اساسی را از جلوی قدم های ویران گر استعماری خود بردارند و از آن جا که عوامل بازدارنده ای مثل سنت ها و آداب دینی ملت ها و ذات انسان ها (که در زنان بر پایه ی عفت و شرم و در مردان بر پایه ی غیرت بنا شده)، همیشه مانع کارشان بوده است، کوشیده اند به هر طریقی بر آن فائق آیند.
چندین سال پیش رضاخان با تفکر خود از حربه ی زور برای برداشتن این موانع استفاده کرد و امروزه دیپلماسی نوین به این نتیجه رسیده است که برای کم کردن هزینه جنگ های سخت و برای تأثیرگذاری عمیق تر و از ریشه خشکاندن عقاید مردم، نرم نرمک این موانع را از سر راه بردارد که ظاهراً تا حد زیادی پیروز شده است.
می خواهیم بررسی کنیم که چه تفاوتی بین شیوه های مبارزه با حجاب در عصر رضاخان و عصر حاضر وجود دارد که ظاهراً توفیقات بیش تری امروزه نصیب دشمن شده است و زنانی که آن زمان برای حفظ حجاب خود حتی برای ضروری ترین کارها (مثل استحمام) از خانه بیرون نیامدند، امروزه به راحتی زیر بار سهل انگاری در امر حجاب و یا برداشتن آن برآمده اند و کسی هم دم نمی زند!!
در این تحقیق سعی شده است حتی المقدور به فراخور درک و فهم خویش از کپی برداری صرف پرهیز نموده و در میان مطالب بزرگان و صاحب نظران که اکثراً به صورت خلاصه نویسی یا برداشت نقل شده است، جسارتاً تحلیل ها و درد و دل هایمان را نیز در این پژوهش جای دهیم.
شاید این پژوهش پاسخی باشد به این سؤال که: چگونه مسأله ی اجتماعی عفت و حجاب که زمانی در مسجد گوهرشاد خون ها برایش ریخته شد، امروزه به زعم بعضی مسأله ای شخصی شده و فقط در جواب تذکر به این مهم می شنویم که: « موضوع شخصی است »!!!
باشد که تذکری برای خوانندگان محترم باشد.

معنای لغوی حجاب
حجاب در لغت به معنای پرده، چادر، روبند یا آن چیزی است که با آن، چیزی را بپوشانند.
حجاب را می توان به دو دسته ی کلی تقسیم کرد:
حجاب حداقلی: که حد آن در رساله های عملیه آمده است و نظر امام (رحمت الله علیه) درباره ی حجاب زن چنین است: « پوشیدن بدن زن از نامحرم بالغ، غیر از صورت و دست ها واجب است و اگر دریابد که صورت و دست ها را نیز با قصد ریبه و تلذذ نگاه می کند و یا دارای زینت باشد، پوشیدن آن واجب می شود. »
حجاب حداکثری: که قرآن این نوع از حجاب را از ویژگی های حوریان بهشتی می داند مثلاً در این آیه می فرماید: « حُورٌ مَّقْصُورَاتٌ فِي الْخِيَامِ »؛ حوریانی پرده نشین در خیمه ها و چادرها.
پس اگر حجاب حداکثری در قرآن برای حوریان بهشتی مطلوب باشد، به طریق اولی برای نوع بشر مطلوب تر است و در قرآن کریم نیز زنان به این نوع حجاب ترغیب شده اند که در ادبیات قرآنی « جلباب » نام دارد: « يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِّأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاء الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِن جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَن يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ » از ام سلمه نقل کرده اند که: « وقتی این آیه نازل شد، زنان انصار طوری از خانه ها بیرون می آمدند که گویی کلاغ سیاهند؛ کیسه ای سیاه به خود پوشانده بودند که سراپاشان را فرا گرفته بود. »
جالب این جاست که حجاب معمول زنان در دوره پهلوی اول و قبل از آن همین حجاب حداکثری بوده است که شامل چادرهایی به سبک ایرانی است؛ یعنی پارچه ی بزرگی که سراپای زن را می پوشانده و جنس ضخیمی داشته و غالباً با همان چادر هم رو می گرفتند و صورت را می پوشاندند و « پیچه » یا همان روبنده ای که از موی سیاه اسب بافته می شده و در زیر چادر با بند یا نواری به سر می بستند؛ پس طبیعتاً ما وقتی از کشف حجاب در آن دوره بحث می کنیم، چرایی تنزل از حد عالی به حداقل برایمان مهم است زیرا اولاً: همین تنزل یافتن از حد اعلی به حداقل، مخالف فطرت کمال طلب انسانی است. ثانیاً: با توجه به عرف جامعه ی آن روز، خصوصاً افرادی که ابتدا به برداشتن چادر و روبند کردند کارشان نوعی « تبرج » و حرام بوده است؛ زیرا تبرج یعنی « تظاهر به زینت و زیور » که در صورت داشتن حداقل پوشش، عرف معیار مناسبی برای زینت به حساب آمدن یا نیامدن یک چیز است. ثالثاً: از خطوات شیطان که همیشه گام به گام پیش می آید نیز نباید غافل بود: اول می گوید: چرا چادر؟ مانتوی گشاد و روسری بلند هم حجاب است و چادر سراپا مشکی که به گفته ی غرب، حمله به مهاجم است نه دفاع در برابر او، تبدیل می شود به روسری های رنگی کوتاه و مدل دار و مانتوهای کذایی و شلوارهای آن چنانی. به هر حال امروزه که فقط 77 سال از رسمیت یافتن واقعه ی کشف حجاب می گذرد و با این که ظاهراً وی شکست خورد ولی این شد و حتی انقلاب اسلامی هم نتوانست اثرات ننگین آن هنجارشکنی را به طور کامل از بین ببرد و ما اگر امروز از کشف حجاب به وسیله ی جنگ نرم صحبت می کنیم باید از کشف حجاب حداقلی صحبت کنیم، خلاف دوره ی رضاشاه که از کشف از حجاب حداکثری صحبت باید کرد.

رضاخان و جریان کشف حجاب
رضاخان در 1313 به ترکیه رفت و از عامل انگلیسی ها (آتاتورک) برای مبارزه با دین و استقلال کشور سرمشق گرفت. رضاخان به او می گوید: « خرافات مذهبی در سلطنت من برداشته می شود. ما نیز در کنار شما پیشرفت خواهیم کرد. » ابتدا دستور حمایت پلیس از زنان بی حجاب صادر می شود و بعد دستور تشویق زنان بی حجاب و در مرحله ی آخر دستور بی حجاب کردن زنان باحجاب و اجباری شدن بی حجابی. رضاخان ناسیونالیست بود و با هدف مدرن سازی ایران این کار را انجام داد و این در حالی است که دختر وی (خواهر و دو قلوی محمدرضا شاه) می گوید: « پدرم در خانه یک مرد تمام عیار نسل گذشته بود… ولی به عنوان شاه خود را آماده کرده بود احساسات نیرومند شخصی خود را به سود پیشرفت کشورش کنار بگذارد، وقتی تصمیمش را گرفت نزد ما آمد و گفت: این سخت ترین کاری است که در عمرم کردم اما باید از شما بخواهم که سرمشق خوبی برای سایر زنان ایران باشید. » از همین مقدار می توان فهمید که عوامل اصلی این ماجرا (استعمارگران غربی) چگونه شخص اول مملکت ما را بازیچه ی خود کرده بودند.

شیوه های منع زنان از حجاب
از آن جا که غرب و رضاخان می دانستند تنها کسی که می تواند جلوی زورگویی آن ها قد علم کند طبقه ی روحانیون هستند؛ ابتدا سعی در خشکاندن سرچشمه کردند و با تهدید و تطمیع و فشار و شکنجه، منبرها و حوزه های علمیه را تعطیل کردند، سپس به تعلیم و تربیت به شیوه ی خودشان پرداختند؛ ابتدا از دختران اقلیت های مذهبی برای مدارس دخترانه پذیرش می کردند سپس دختران مسلمان را به این مدارس جذب می کردند و تبلیغ این که حجاب ضد ترقی و پیشرفت است را از مدرسه شروع کردند. NGO تأسیس کردند، روزنامه هایی توسط فرقه های بابی و بهایی راه انداختند، گروه هایی تحت عنوان دفاع از حقوق زن داشتند که البته از قبل مشروطه کم و بیش بودند و بعد آن تشدید شد تا این که در زمان رضاخان آن ها حاکم شدند؛

خلاصه این فرهنگ را جا انداختند که زن با حجاب، مرتجع است و زن پیشرفته، مترقی و متجدد، برهنه است؛ حرفی که شاه گفت: « زمان پدرم هنوز مردم خیلی شعور نداشتند و پدر من باید با زور آن ها را بی حجاب می کرد؛ ولی زمان من پیشرفت کردند و خودشان بدون احتیاج به چماق و تفنگ برهنه می شوند. »
بله به طور مسلم رضاخان و پسرش بازیچه ی دست های پشت پرده ی آن روز و امروز بودند: وقتی آمریکا به عراق و افغانستان حمله کرد، نخست وزیر اسبق اسرائیل این جمله را گفت: « … زنان سملمان تا وقتی محجبه و مذهبی اند هر کدامشان یک بمب اند. برای غلبه بر مسلمانان باید آن ها را به فساد کشید. با زور نمی شود افراط گرایی دینی را مهار کرد. باید زنان و دخترانشان را وادار کرد که دامن کوتاه بپوشند. من به ارتش آمریکا توصیه می کنم بمب افکن ها به جای بمب بر سر مردم عراق و افغانستان، لباس های لختی و نیمه برهنه بریزند. راه همین است. »
از 1227 تا 1314، هشتاد سال زمینه سازی کردند، تا 1314 که رضاخان به صورت پلیسی و حکومتی عمل کرد؛ بعد از آماده سازی ملت برای این مسأله، اقدامات حکومتی و زورمدارانه ای در تکمیل آن کارها انجام دادند. مثلاً کارگزاران حکومتی د رهر منطقه ای موظف شدند همراه همسران خود بدون حجاب در مراسم ها ظاهر شوند، معلمان زن مجبور به حضور بدون حجاب در کلاس ها شدند، به نیروهای شهربانی دستور داده شد که با توسل به قوه قهریه حجاب را از سر زنان بردارند و حتی روسری نیز ممنوع شد، کلیه ی وسایل مسافرتی عمومی الزاماً از سوار کردن زنان با حجاب خودداری می نمودند و حتی از حضور زنان با حجاب در مساجد و اماکن زیارتی هم منع می کردند و هر کس از این دستورات سرپیچی می کرد، جلب و مورد آزار و شکنجه و تبعید و انفصال از خدمات دولت قرار می گرفت، اما هرچه شاه سخت گیر می شد، زنان عفیف ایرانی مقاوم تر می شدند، از 1314 که کشف حجاب شد تا 1320 که رضاشاه سقوط کرد، بعضی از زنان خود را در خانه ها حبس کردند، بعضی تا چند سال جز نیمه شب و مخفیانه از خانه بیرون نیـامـدنـد. بعضی مجبـور شـدنـد در خانـه حمام بسازنـد و بعضی طلاق گرفتند. یـکی از درباریان
می گوید: « از کشف حجاب چند سال گذشت هرچه صبر کردیم یک مادام کوری هم از این مکاشفه بیرون نیامد. » این ها نمونه هایی از کار دشمن و مقامت زنان غیور ایرانی در آن دوره بود اما گذشت و گذشت تا این که انقلاب اسلامی ایران پیروز شد و فرماندهان اصلی عملیات کشف حجاب که فهمیدند با ایده های امام در کشوری که به فرمان او جان خود را فدا می کنند نمی توان مبارزه ی مستقیم داشت، در فکر طراحی جنگی نرم و خانمان برانداز افتادند تا اهداف شوم خود را غیر محسوس تر و عمیق تر پیش ببرند. قدرت نرم یعنی قدرت بر استحاله ی ترجیحات دیگران به نفع خود؛ یعنی شما فکر می کنید که دارید این نوع پوشش را انتخاب می کنید در صورتی که شما به حکم فرمانده ی رسانه ها و ابزار سران جنگ نرم مجبور به انتخاب این نوع از مد و آرایش هستید. در این جنگ به صورت همه جانبه عمل می شود تا قدرت از حریف سلب شود و هدف آن براندازی نظام است، امروزه اگر بگوییم تمام رسانه ها در دست سران این جنگ است حرفی به گزاف نگفته ایم و تأثیرگذارترین رسانه در این جنگ، بازی های رایانه ای است که به دلیل ویژگی های منحصر به فرد خود از قبیل تعاملی بودن و جذاب واکنش بودن آن و به راحتی در اختیار بودنش، تأثیرات عمیق و جانکاهی بر ذائقه ی ما و خصوصاً کودکانمان می گذارد.

نتیجه
خلاصه این که شاید این سهل انگاری عجیب در امر حجاب به دلیل پنهان بودن دست های پشت پرده باشد که باید با ایجاد بصیرت در خودمان آن ها را ببینیم و هوشیارانه تر عمل کنیم و به راستی چه تفاوتی بین چوب و چماق رضاخانی و ترکه های جنگ نرم است که این گونه منفعلانه نشسته ایم و هیچ نمی کنیم؟!

منابع و مآخذ
1. « قرآن کریم »
2. « نهج البلاغه »، مترجم: دشتی، محمد، چ دوم، انتشارات منشور وحی، 1387
3. « اطلس نمایشگاه حدیث حسن »، چ اول، تهیه و تنظیم: معاونت فرهنگی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها ـ دفتر امور خواهران، چاپ و صحافی: نیلوفر آبی، آبان 1386
4. احمدی جلفایی، حمید، « احکام حجاب و عفت در گلستان مرجعیت »، چ دوم، ناشر: زائر، آستانه مقدسه قم، 1384
5. وحیدی، محمد، « احکام دختران »، چ سوم، مرکز نشر هاجر (وابسته به مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران)، 1385
6. البحرانی، یوسف، « الحدائق الناظره فی أحکام العتره الطاهره »، حققه و علی علیه: ایروانی، محمد تقی، دارالأضواء، بیروت
7. « ایزوپ در کلاس درس »
8. مهدی زاده، حسین، « پرسمان حجاب پژوهشی در باب پوشش از دیدگاه قرآن »، چ اول، ناشر: صهبای یقین، قم 1386
9. طباطبایی، سید محمد حسین، « تفسیر المیزان »، مترجم: موسوی همدانی، سید محمد باقر، ج 16، انتشارات بنیاد علمی و فکری علامه طباطبایی با همکاری مرکز نشر فرهنگی رجاء و امیرکبیر
10. بروجردی، سید ابراهیم، « تفسیر جامع »، ج 4، چ اول، ناشر: نشر عصر ظهور و جلیل
11. رنجبران، داود، « جنگ نرم »، چ ششم، ساحل اندیشه، تهران (سات)، زمستان 1388
12. مهدیزاده، حسین، « چالش ها و کاوش های جدید »، کتابخانه دیجیتال تبیان
13. ژان میلسن و همکاران، «دیپلماسی عمومی نوین قدرت نرم در روابط بین الملل»، مترجمان: کلهر، رضا ـ روحانی، محسن، چ سوم، ناشر: دانشگاه امام صادق (علیه السلام)، شهریور 1389
14. استفانی کرونین، « رضا شاه و شکل گیری ایران نوین دولت و جامعه در زمان رضا شاه »، مترجم: ثاقب فر، مرتضی، چ اول، انتشارات جامی، 1383
15. نجوی صالح الجواد، « زن در نهج البلاغه »، مترجم: ورود اسلامی، چ اول، انتشارات زمزمه ی زندگی، تابستان 1384
16. موسوی خمینی، سید روح الله، « صحیفه امام »، مجموعه آثار امام خمینی (رحمت الله علیه)، بیانات، پیام ها، مصاحبه ها، احکام، اجازات شرعی و نامه ها، ج 3 ـ 10 ـ 11 ـ 12 ـ 19، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
17. رجبی نیا، داود، « غرب از رؤیا تا واقعیت (2)، جنگ نرم رسانه ای تهاجم بر ضد اسلام و ایران »، مشاور: معلمی، عباس، چ اول، مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما، زمستان 1389
18. رضایی، علی اکبر، « فرهنگ امپریالیسم جنگ روانی و تکنیک های مورد استفاده »
19. حداد عادل، غلامعلی، « فرهنگ برهنگی برهنگی برهنگی »، چ هجدهم، انتشارات سروش، 1387
20. عمید، حسن، « فرهنگ فارسی عمید »، چ چهارم، ج 1 ـ 2، انتشارات امیرکبیر، 1362
21. مرادی، حجت الله، « قدرت و جنگ نرم؛ از نظریه تا عمل »، چ دوم، نشر ساقی، 1389
22. موسوی خمینی، سید روح الله، « کشف اسرار »
23. « مجموعه مقالات همایش بزرگداشت قیام مسجد گوهرشاد، کشف حجاب از کشف حجاب »، چ اول، انتشارات آهنگ قلم، 1387
24. مطهری، مرتضی، « مسئله حجاب »، انتشارات انجمن اسلامی پزشکان، 1353
25. مطهری، مرتضی، « نظام حقوق زن در اسلام »، چ پنجاه و یکم، انتشارات صدرا، خرداد 1381
26. حسنی، محمد حسن، « نوسازی جامعه از دیدگاه امام خمینی (رحمت الله علیه) »، چ پنجم، مؤسسه چاپ و نشر عروج، پاییز 1378
27. احمدی، مجتبی ـ زارع درخشان، ابوذر ـ همازاده ابیانه، حسین، « واکاوی مختصات منازعه نرم در کلام رهبر معظم انقلاب اسلامی از تهاجم فرهنگی تا جنگ نرم »، چ اول، شرکت انتشارات کیهان، 1389

موضوعات: مقالات  لینک ثابت



[یکشنبه 1395-08-09] [ 08:58:00 ق.ظ ]